آخرهای مهمونی کوراگین شوخی بیمزهای درمورد سیاست و جنگ میکنه. بوریس که خیلی باسیاسته بهش لبخند میزنه، هم میشه فکر کرد پوزخند زده هم میشه فکر کرد به شوخی اون خندیده. دوباره درمورد امپراطور صبحت میکنن و حرفای سیاسی. هلن باز بوریس رو برای شام به خانهاش دعوت میکنه.
وقتی بوریس به مهمونی شام خونه هلن میره، اون بهش بیمحلی میکنه و بوریس نمیدونه چرا اونجاست ولی باز آخر شب ازش دعوت میکنه که هفته بعد دوباره بره. هلن اونقدر جذاب و زیباست که بوریس نمیتوانه نه بگه.