برای اینکه زندگی بچرخه من فکرم رو این جوری منظم میکنم که یه دسته task هست یه دسته habit .
n
nاون habit یا عادت که خب مشخصه کارهایی که باید مرتب انجام بدی. مثل مسواک زدن، ظرف شستن،…. وقتی خوب نگاه کنی در واقع task ها هم مرتب تکرار میشن، تمدید پاسپورت هر ۱۰ سال یه باره یا حتی اگه عادتهای منظم داشته باشی مثلا ماشین رو مرتب برای چکآپ ببری ایراداش هم همونجا پیدا میشه و دیگه جزو taskها نمیره.
n
nولی task ها یه جورین که عقب میافتن. عادت عقبافتاده انگار نداریم دیگه. فردا یه روز دیگه است با لیست habitهای خودش.
n
nحالا خلاصه من مرز رو میگذارم هفته. کاری که تکرارش کمتر از یه هفته است رو میگم عادت، بقیه کار یا task.
nموافقین؟
👁 61 views