شنبه چهارمین مسابقه نیمه‌ماراتون‌ام رو دویدم. مسیر مسابقه یکی از سخت‌ترین (بعضی‌ها می‌گن سخت‌ترین )

شنبه چهارمین مسابقه نیمه‌ماراتون‌ام رو دویدم. مسیر مسابقه یکی از سخت‌ترین (بعضی‌ها می‌گن سخت‌ترین ) مسیرهای این شهره چون مقدار خوبی سربالایی داره.
nاون سربالایی خیلی شدید تپه‌ایه که ما خیلی وقتا آخر هفته‌ها اونجا می‌ریم به خیال خودمون کوه‌نوردی. حالا باید روش می‌دویدیم و واقعا ستم بود.
n
nاحساسم چی بود از دویدن خودم؟ نمی‌دونم واقعا. از یه طرف هوا عالی بود و منظره‌ها فوق‌العاده بود. یکی از خوش‌حال‌ترین و باحال‌ترین جمیعت‌هایی بود که دیده بودم تو مسابقه‌‌های دو. هی وسط راه همه همدیگه رو تشویق می‌کردن یا شوخی می‌کردن. جمیعیت تشویق کننده هم زیاد بود که من خیلی خوشم میاد مخصوصا وقتی کسایی که خونه‌هاشون سر راهه میان جلوی خونه‌‌هاشون و تشویق می‌کنند.
nولی نمی‌دونم چرا خیلی مضطرب بودم از قبل و هی شک داشتم که دقیقا چه جوری بدوم. چون اون تپه مایل ۵‌ام مسیر بود احساسم این بود که بهتره آروم برم خیلی تا انرژی داشته باشم. از تپه خوب رد شدم نسبتا و اصلا راه نرفتم. بعدش هم انرژی داشتم که باز هم بدوم. حتی یه جاهایی رو به نسبت تند رفتم. سخت‌ترین قسمت مایل ۱۲ بود که خسته باز باید سربالایی می‌رفتیم.
nزمان کلم ۲:۱۶ دقیقه بود که شاید اگه از قبل بهم می‌گفتی می‌گفتم خوبه برای من. ولی بعدا که سرعت خودم و بقیه رو تو جاهای مختلف مسیر مقایسه کردم به این نتیجه رسیدم که زیادی محافظه‌کاری کردم. و باید تو اون ۴ مایل اول سعی می‌کردم یه مقداری خودم رو جلو بندازم چون اون تپه انقدر سربالایی شدیدی داره که به هر حال همه نفله می‌شن روش :))
nیه اشتباه دیگه‌ام این بود که با خودم زیادی آب برده بودم. اولین مسابقه‌ای بود که با vest می‌دویدم. قبلا باهاش تمرین کرده بودم ولی نه برای مسابقه. معمولا تو بیشتر مسابقه‌ها وسط مسیر ایستگاه‌هایی هست که تو لیوان‌های کاغدی به دستت آب می‌رسونن. ولی اینجا برای حفظ محیط زیست بهمون یه لیوان داده بودن که قرار بود وسط راه اب بگیریم و من چون تا حالا تجریه‌ای برای اون نداشتم با خودم زیاد آب برده بودم که وزن اضافه بود. ولی هوا واقعا خوب بود و کلا شاید در کل یه بار آب خوردن بس می‌بود.
nحالا دارم با خودم کلنجار می‌رم که سال دیگه رو ثبت نام کنم یا نه 🤔

👁 71 views