سال ۲۰۱۱ هم تموم شد. درسته که به قول ندا این دو تا سال تو داشتن باعث شده در واقع هیچ سال نویی نداشته باشیم ولی در همون راستای شتر گاو پلنگی که ما شدهایم دیشب رفتیم و تو خیابونهای مرکز شهر جشن گرفتن مردم رو تماشا کردیم. علیرضا پیش سپهر که خواب بود موند و من با دوستان رفتیم و قدم زدیم و ملت رو تماشا کردیم.
دقیقا پارسال تو همین ۱ ژانویه سپهر برای اولین بار غلت زد. الان دیگه حسابی راه میره. اون موقع تازه داشتم این دل و اون دل میکردم که بهش غذا بدم یا نه. الان حسابی همه چی میخوره. مخصوصا غذای ایرانی رستورانپز. اون موقع خوب نمیخوابید. هنوز هم خوب نمیخوابه!
خلاصه که سال گذشته همونطور که از این وبلاگ هم پیداست قسمت عمده زندگی حول و حوش سپهر میگشت. شاید با بچهدار شدن دیگه تا همیشه اینطوری باشه. اصلا از این موضوع شاکی نیستم و حتی فکر میکنم انگیزه خوبیه برام که خودم هم بهتر باشم. حالا تا ببینیم سال بعدی چقدر چیزا تغییر میکنه هم برای خودم هم برای سپهر. و شاید هم برای این وبلاگ.
سلام رويا جان. سال نوت(هر چند شتر گاو پلنگ!) مبارک باشه. اميدوارم امسال برات پر از اتفافات خوب باشه در کنار سپهر جان و همسر گرامی.
منم داشتم به این شتر گاو پلنگی فکر می کردم… نوروز شادی آوره اما آغاز سال جدید نیست دیگه و سال میلادی هم گرچه آغاز سال نو میلادی هست اما برای ما یک روز مثل روزهای دیگه است…
اوه… من امیدوار بودم که نوشته باشی بعد از یک سال سپهر دیگه خوب می خوابه و منم امیدوار بشم :D
حالا درسته که کامل نمیخوابه ولی واقعا خیلی پیشرفت کرده.اون موقع میگذاشتیش تو تختش بیدار میشد و مصیبتی بود. ولی حالا دو سه بار بیدار میشه ولی فوری هم میخوابه.تختش رو میشناسه که باید توش بخوابه و تا میگذاریش سرش رو میگذاره میگه لالا.امیدوار باش.
به هر حال امیدوارم سال خوبی برا همتون باشه. خوابیدن هم تا وقتی بچه شیر مادر می خوره به اون صورت مرتب نمی شه مگر اینکه شیر خوردن شبش قطع بشه. ولی مهم نیست بالاخره به موقعش درست می شه.