ديروز دکتر بهزاد اومده بود دانشکده ما. دکتر بهزاد پايه گذار «گراف» تو ايرانه و خيلي خيلي آدم کار درستي تو اين زمينه است. علاوه بر اينها خيلي هم آدم جالبيه و رييس انجمن رياضي هم هست. ديروز دعوتش کرده بودند که حرف بزنه ولي خب نه براي سخنراني علمي. به همين خاطر اونم اول يه چند تا جک مربوط به رياضي گفت.
يه بار يه آمار دان داشته با هواپيما ميرفته مسافرت. وقتي تو قسمت بازرسي ميگردنش مي بينن بمب همراهشه. بعد مدارکش رو بررسي ميکنن ميبينن بابا اين آخه استاد دانشگاه است و اينا. ازش ميپرسن آخه چرا بمب همراهته. ميگه من که نمي خواستم کسي رو با اين بکشم. من خب ميدونستم که احتمالش …۱/۱ ه که کسي بمب بياره تو هواپيما و خب احتمال اين که دو تا بمب تو هواپيما باشه ميشه ……۱/۱. به همين خاطر من يه بمب اوردم که احتمالش کم بشه!
بعد هم راجع به کل رياضيات در کشور و اينا حرف زد که در سطح بالاي مملکت اصلا اهميتي به رياضيات نميدن. مثلا ميگفت بايد اين اجازه رو داد که يه ليسانس رياضي هر رشتهاي رو ادامه بده چون لازمه. مثلا مي گفت تو دادگاه بوش و الگور سر رايها، وکيل بوش يه رياضيدان رو به عنوان شاهد احضار کرده بوده. ولي وکيل الگور ميگه که من اصلا حرفاي اين آقا رو نميفهمم. وخب ميگفت الان براي وکلا هم حتي لازمه که رياضي بدونن. يا ميگفت که بعر از کنفرانس رياضي قبل که دانشگاه تهران بوده آقاي خاتمي يه پيغام فرستاده بوده. اينا هم به اين بهانه يه نامه مينويسن براش که حرف فايده نداره و ما اقدام عملي ميخواهيم و خوبه که يه شوراي عالي رياضيات تشکيل بشه که روند سياست گذاري براي رياضيات مستقل از عوض شدن ۴ سال به ۴ سال وزرا بشه. اونم مي گه باشه. شما يه برنامه دو ساله تدوين کنين من حمايت ميکنم. بعد اينا ميشينن و کلي برنامه ريزي ميکنن براي از رياضيات دبستان تا دانشگاه. نه براي عوض شدنش براي ايجاد يه روند که اين تغييرات چه جوري انجام بشه. مثلا تحقيقات از کتابهاي علمي آموزش رياضي و تحقيقي از بقيه کشورها و اينا و حدود ۴۵۰ ميليون هم درخواست بودجه ميکنن ولي ظاهرا هنوز که حمايتي دريافت نکردن.
بعد هم که چند تا مساله گفت که خودش براشون جايزه گذاشته بود. يکيش که عموميه اينه . ميگفت باباش وقتي ۴-۵ سالش بوده، بهش ميگفته شيخ بهايي يه مساله داره که سه نفر هستن که تو سه تا خونه زندگي ميکنن و سه تا چاه هم هست اينا ميخوان جادههايي از خونههاشون به چاهها بکشن که در هيچجايي به جز دو سرشون همديگه رو قطع نکنه. اين مساله يه عبارت ديگهاي از يه مساله مشهوره که k_3,3 مسطح نيست و حل شده. ولي حالا مساله اينه که پايه گذار عم گراف و توپولوژي و اينا رو اويلر ميدونن با اون مساله پلهاي کونينسبرگ ولي اگه معلوم بشه که شيخ بهايي اين مساله رو گفته بوده ۲۰۰ سال قبل از اويلر بوده . و خلاصه براي کسي که مدرکي براي اين مساله پيدا کنه ۱۰۰۰۰۰ تومن جايزه گذاشته.
بعدش هم که رفتيم خونه دوستم که داشت ميرفت کانادا. ولي ۱ ساعت هم ننشستم چون بايد به منبر بعدي ميرسيدم! که تئاتر «يوسف زليخا» بود، البته يه چند نفر رو دق داديم ولي درست لحظهاي که پرده بالا رفت، رسيديم. من تا حالا تئاتر از پري صابري نديده بودم. ولي خب يوسفش يوسف نبود ديگه!! و نميدونم جاي شعر « اين کيست اين، اين کيست اين، اين يوسف ثانيست اين» تو تئاتر يوسف زليخا چي بود؟ آخه اون که خودش مثلا يوسف بود.