Author Archives: رویا

Sarah McLachlan

خب انگار من خیلی از قافله عقب بودم. لینکی که اعظم گذاشنه رو اینجا می‌گذارم (+) که انگار فعلا سه تا ماده جنجالی لایحه حذف شدند.

خب برم سر مطلب عقب‌ مونده بعدی.

بعد از اینکه راجع به موسیقی نوشتم پریسا* پیشنهاد کرده بود که تو وب‌لاگم هر از مدتی یه موسیقی معرفی کنم و خودش هم برام سه تا آهنگ از Sarah McLachlan فرستاده بود. کاری که می‌خوام بکنم اینه که یه خواننده رو انتخاب می‌کنم و دو هفته آهنگ‌هاش رو گوش می‌دم. از پیشنهادات به شدت استقبال می‌کنم.

خب پس برای این دو هفته Sarah McLachlan. توی ویکی‌پدیا نوع موسیقیش رو نوشته Piano Pop. اینجا می‌تونید لیست کامل آهنگ‌هاش رو ببینید که خب خیلی زیاده. من اینجا یه تعدادش رو پیشنهاد می‌کنم مثلا اونایی که جایزه بردن.

*پریسا یه موقع وب‌لاگ می‌نوشتی نمی‌خوای شروع کنی باز؟

لایحه

از اول لیست پس شروع کنم.

در مورد لایحه چیزی بلد نیستم اضافه کنم. به نظرم خود این بروشور به اندازه کافی گویا هست. و امیدوارم بیرون اومدنش از دستور کار به این معنی نباشه که تا سروصدا خوابید فوری تصویبش کنن.

I’m so totally, digitally close to you

یه عالم موضوع هست که هی می‌خواستم بنویسم

– در مورد لایحه حمایت از خانواده (انصافا حداقل یه اسم دیگه براش می‌گذاشتید) که لاله منو دعوت کرده بود خیلی وقت پیش و الان که فعلا از دستور خارج شده.

– در ادامه اون بحث موسیقی پریسا بهم پیشنهاد داده بود که هر از مدتی راجع به یه خواننده یا آهنگی تو وب‌لاگ بنویسم و خودش هم برام چندتا آهنگ برام فرستاده بود که حتما می‌خوام شروعش کنم.

– در مورد کتاب‌هایی که تازگی خوندم.

– در مورد اسباب‌بازی جدیدم که دیگه الان جدید نیست و داره می‌شه دو ماه که خریدم.

حالا همه اینا رو بعدا می‌نویسم ولی فعلا می‌‌خوام راجع به این جعبه‌ای که این کنار اضافه کردم بگم. اسم twitter رو که خیلی‌ها شنیدن. در واقع وب‌لاگ‌نویسی کوتاه در ۱۴۰ حرف. حالا منم می‌خوام یه همچین چیزی به این کنار اضافه کنم و سعی کنم مرتب عوضش کنم. البته هنوز خیلی نقص‌ها داره که سعی می‌کنم برطرف کنم.

اتفاقا همین یکی دو روز پیش نیویورک‌تایمز یه مقاله داشت در مورد سرویس‌هایی مثل همین twitter یا facebook که معنای جدیدی از دوستی و نزدیکی رو اوردن. این که همیشه دوستات، که در واقع اینجا باید گفت «دوست»هات دنبال می‌کنن که کجا هستی، چی‌کار می‌کنی، چه احساسی داری و … . عنوان مقاله‌اش هم خودش جالبه: I’m so totally, digitally close to you.

روزهای پر سیاست

امروز رفته بودم کتابخونه که یه کتابی رو که خودم نتونسته بودم رزرو کنم اونجا از یکی بپرسم که چی کار کنم. خانومه تو وارد کردن اطلاعات یه چندتا اشتباه کرد. بعد گفت ببخشید دیگه مغزم داغ کرده از این همه حرف سیاست و فکر سیاست تو این روزهای مجمع دموکرات‌ها.

(منم به روش لاله حالا که بعد از یه عالم وقت اومدم سلام چه‌طورین رو حذف کردم.)

موسیقی آگاهانه

مرسی از توصیه‌های راجع به موسیقی. این Last.fm رو تو دانشگاه تو بحث‌های مربوط به شبکه‌های اجتماعی اسمشو دیدم و هروقت بخوام چیزی گوش کنم از همون استفاده می‌کنم. خیلی خوبه انتخاب آهنگ‌هاش. بزرگ‌ترین ایرادش البته به نظر من اینه که متن آهنگ‌ها رو نداره. اگه وقت گوش دادن به جای اطلاعات خواننده می‌تونستی متن آهنگ رو ببینی خیلی خوب می‌شد.

البته ایراد از منم هست. باید یه کم آگاهانه‌تر گوش کنم ببینم اصلا کی داره می‌خونه. شاید اصلا مشکل همینه. کتاب خوندن خیلی آگاهانه است. کتاب رو که برمی‌داری اسم نویسنده‌اش رو می‌بینی و بعد موقع خوندن فقط داری کتاب می‌خونی. ولی من معمولا موسیقی رو وقتی گوش می‌دم که در واقع فقط بخوام یه صدایی بیاد و من حتی لازم نباشه گوش بدم چی می‌گه. وقتایی که دارم یه کاری می‌کنم که لازم به دقت نباشه مثلا کار خونه کردن ترجیح می‌دم رادیو گوش کنم. ولی از این به بعد حداقل یکی دو تا آهنگ تو هفته فقط به صرف خودش گوش می‌کنم و اگه چیز خوبی کشف کردم اینجا می‌نویسم.