Author Archives: admin

اینجا وحشتناک بادیه و همین طور داره از همه درختا شاخه‌هاشون می‌ریزه و صدای زوزه باد. بعد نگاه کردم د

اینجا وحشتناک بادیه و همین طور داره از همه درختا شاخه‌هاشون می‌ریزه و صدای زوزه باد. بعد نگاه کردم دیدم سرعتش ۳۰ مایل بر ساعته.
nاون‌وقت اون موقع که آتش‌های لوس‌انجلس شروع شد می‌گفتن سرعت باد تا ۱۰۰ مایل بر ساعت بوده 😱

👁 68 views

لیست عنوان‌های مشهورتر کتاب‌هایی که امسال کپی‌رایتشون تموم شده و در دسترس عموم قرار گرفتن. از [اینجا

لیست عنوان‌های مشهورتر کتاب‌هایی که امسال کپی‌رایتشون تموم شده و در دسترس عموم قرار گرفتن. از [اینجا](https://web.law.duke.edu/cspd/publicdomainday/2025/)

[Photo attached]

👁 79 views

سال ۲۰۲۴ با خبر بد فوت دکتر محمودیان تموم شد. من با اینکه هیچ وقت خودم رو ترکیبیاتی نمی‌دونستم بیشتر

سال ۲۰۲۴ با خبر بد فوت دکتر محمودیان تموم شد. من با اینکه هیچ وقت خودم رو ترکیبیاتی نمی‌دونستم بیشترین تعداد درس رو با دکتر محمودیان داشتم و بهترین نمره‌هام رو هم از اونا گرفتم. حالا چرا با این حال نرفتم با دکتر محمودیان کار کنم؟‌ چون عقل نداشتم.
nدکتر محمودیان خیلی هفته‌ها با بچه‌ها کوه می‌رفت و دعوت آزاد بود. خوشبختانه خیلی از اونا رو می‌رفتیم. واقعا حیف که اون موقع عادت به عکس گرفتن و اینا نداشنیم و عکسی ندارم ولی کلی خاطره دارم. تعداد زیادی از جک‌هایی که همین الانا هم می‌گم اون موقع از دکتر محمودیان شنیده بودم.
nمخصوصا یه زمان‌هایی که شب‌ها می‌رفتیم و کنار آتش کلی حرف می‌زدیم.
nیا وقتایی که آقای دکتر زنگ می‌زد خدا بیامرز بابک فرزاد رو می‌کشوند از خونه‌ش که بدو بیا ما رو صبحونه مهمون کن و عدسی می‌گرفتیم.
nدکتر محمودیان با بابام هم سربازی بوده‌ان. و یکی دو بار که بابام اومد تهران با هم رفتیم ناهار و از خاطره‌هاشون، خر و پف کردن‌ها و شیطنت‌ها تو خوابگاهشون تعریف می‌کردن. ولی تا این بار دقت نکرده بودم که همسن بودن.
nبقیه خیلی بیشتر از کارهای دکتر محمودیان نوشته‌ان ولی به نظرم یه opennessی که دکتر محمودیان داشت رو کمتر کسی داره. نمی‌دونم دقیقا چه جوری توصیفش کنم ولی انگار بیشتر آدم‌ها همیشه مواظبن که فاصله‌ بین خودشون و کسایی که باهاشون فرق دارن مشخص باشه، مخصوصا وقتی بالا پایینی مقام وجود داره مثل استاد و دانشجو. ولی خوب و بدش انگار دکتر محمودیان هیچ وقت اینو نداشت.

👁 76 views

مرسی از یادآوری که آخر مسابقه شطرنج رو بنویسم.

مرسی از یادآوری که آخر مسابقه شطرنج رو بنویسم.
nبعد از دو بازی اول که Ding برد و بعدی رو Gukesh برد و یه هیجانی به بازی اومد. همه مسابقه‌‌ها مساوی شد تا مسابقه یازدهم که این بار Gukesh اول برد. چون دیگه نزدیک آخر هم بود خیلی حساس بود. بازی دوازدهم رو ولی Ding برد و باز برگشتیم سر نقطه شروع . بازی سیزدهم هم مساوی شد. اینه که بازی آخر دیگه خیلی خیلی حساس بود. اگر مساوی می شد بازی کشیده می شد به یه دور مسابقات دور تند که همه احتمال می‌دادن که Ding ببره چون در کل Gukesh محتاط‌تر بازی می‌کنه. و تو مسابقه‌های با زمان کمتر زیاد خوب نیست.
nمن حالا خودم از شطرنج فقط اخبارش رو دنبال می‌کنم و خودم نمی‌تونم قضاوت کنم ولی بعضی‌ها اعتقاد دارن که Ding. یه وضعیت خیلی برنده رو به فنا داد و Gukesh برنده شد. شد جوون‌ترین قهرمان جهان.
n
nبعدش یه عده می‌گفتن که Ding عمدا باخته. حالا یا ضمیر ناخودآگاهش دلش می‌خواسته از زیر بار فشار قهرمان دنیا بودن در بیاد یا واقعا حساب شده تصمیم گرفته بود که نشون بده که رقیب قدریه و بازی رو تا بازی آخر بکشونه و ببازه.
nخودش تو کنفرانس خبری واقعا انگار یه باری از دوشش برداشته شده بود . ولی البته تو مصاحبه‌های بعدی گفت که اون موقع نفهمیده بوده که اشتباهی که کرده بوده چقدر بدیهی بوده و دلش می خواست که برگرده عقب و درست بازی کنه.
nبا اینکه Ding یه طوری مظلومه که آدم دلش برای می‌سوزه Gukesh هم با سن کمش خیلی فهمیده و همچین بزرگ‌تر از سنشه. و قهرمان خوبی خواهد بود.
nمثلا خودش گفت که می‌دونه که با اینکه الان قهرمان دنیا شده ولی بهترین بازی‌کن دنیا نیست. و دوست داره که تلاش کنه و بهتر و بیشتر ببره تا روزی که بهترین بازیکن بشه.
nیه نکته جالب دیگه برای من احساسات Gukesh بود اون لحظه‌های آخر بازی. وقتی فهمید که برده یه خنده از ته دلی کرد . بعدش که دست دادن و Ding از سر میز بلند شد رفت، شروع کرد به مرتب کردن مهره‌ها و یهو هق هق هق گریه .

👁 78 views