آدم بايد خيلي موجود علافي

آدم بايد خيلي موجود علافي باشه كه با دو تا پروژه و يك سمينار بشينه اول كه كلي وبلاگ گردي كنه بعد هم بشينه اين‌جا بنويسه وقتي كه مطمئنه كسي هم نمي‌خونه. نمي‌دونم چه‌جوري مي‌شه كاري كرد كه … نه شايد هم اصلا مهم نباشه. واي پاشم برم سر كارم. ولي وقتي انقدر ديوونه‌اي كه دلت مي‌خواد درس و همه رو ول كني (اليته بعدشم خودت نميدوني كه مي‌خواي چيكار كني!) خب اين عاقلانه تره كه يه امروز رو علافي كني شايد بعدش حوصله داشتي.
ديشي رفتيم فيلم سگ كشي. در حين ديدنش كلي ذوق زده يودم. انقدر كه وقتي فيلم تموم شد و همه كه احتمالا اونها هم هيجان زده بودند دست زدند منم دست زدم. ولي ديشب و امروز ديدم هيچي نداشته كه دلم بخواد بهش فكر كنم و احساس كردم دوستش نداشتم. امروز هم به يكي از بچه‌ها همين‌ها رو گفتم ولي هي داشتم فكر ميكردم يه مثالي پيدا كنم از فبلمي كه يك چيز خوب براي فكر كردن داشته كه بهش بگم ولي ديدم انگار فقط از چيزهايي خوشم اومده كه درد خودم يوده! پس حرفاي بقبه چي. نه ولي فيلم قشنگي بود. بهرام بيضايي و فيلم بد؟

One thought on “آدم بايد خيلي موجود علافي

Comments are closed.