امروز تو تلويزيون داشت راجع به اين حرف ميزد كه ماها مردم دروغگو و رياكاري شدهايم. و دليل اون زورگويي بوده. ميگفت مثلا تو مدرسه از بچه ابتدايي انتظار دارند سيخ بشينه سر كلاس يا دو ساعت صاف و منظم وايسه سر صف. ميگفت خب بچه عادت ميكنه كه اون جوري كه راحته و اونجوري كه واقعا هست نباشه.
اون موقع كه تو شوراي صنفي بودم به اين موضوع هم فكر ميكردم كه زور زياد بالا دستيها باعث سختگيري پايين دستيها هم ميشه. چون ما رو براي هر اتفاق ريزي توي دانشكده بازخواست ميكردند ما مجبور بوديم سختگيري كنبم. مثلا اگه در اتاق باز ميموند ما رو بيچاره ميكردند خب ما نميتونستيم به كسي اعتماد كنيم كه آخرين نفر خودش در رو ببنده. يا توي ادارهها خيلي واضح ديده ميشه كه كارمند هرچي رتبهاش پايينتره سختگيريش بيشتره.