ديروز رفتم نمايشگاه صادرات نرمافزار. تنها استفادهاي كه كردم اين بود كه CD سروش فونيه خريدم. تمام متن رو داره به اضافه معني بعضي كلمات يهصورت hyperlink. و آيات و احاديث مثنوي. به اضافه لب لباب مثنوي و زندگي مولانا كه خود دكتر سروش ميخوندش. ديگه يه فيلم از سماع درويشان هم داره كه يه مفدار با اون چيزي كه من فكر ميكردم فرق داره. توي اين اولاُ كه يه اركستر بزرگ ميزنند. و خبري از دف هم نيست. ديگه اينكه خبري از آستين افشاندن نيست من شنيده بودم كه توي سماع دستهاشون رو تكون ميداند به نشونه اينكه قديمها كه پولهاشون رو توي آستينهاشون ميذاشتند و اينكار رو ميكردند كه پولهاشون بريزه، حالا هم نشونه ترك دنيا. ولي توي اين فقط دستهاشون رو باز كردن و دور خودشون ميچرخن. ولي خب CD خيلي خوبيه. مخصوصا كه search داره. اين تكنولوژي ما رو حسابي بد عادت كرده. اعصابم خورد ميشه كه وفتي توي يه كتاب ميخواي دنبال يخ چيزي بگردي بايد همه صفحاتش رو ورق بزني!!
Monthly Archives: January 2002
ديروز تلويزيون يه برنامه داشت
ديروز تلويزيون يه برنامه داشت راجع به مجلس و اين طرح جديد كه اگه صدا و سيما به كسي توهين كرد در همون برنامه خبري توضيح پخش كنه. جالب بود كه نمايندههاي مخالف، استدلالشون اين بود كه اين جلوي آزادي بيان رو ميگيره !!!! و ديگه كسي نميتونه راحت حرفش رو بزنه! نكته جالب ديگه كه واقعا نميدونم منظورشون از اين كار چي يود، اين بود كه نمايندههاي مخالف رو خودشون رو نشون ميداد ولي نمايندههاي موافق رو از توي تلويزيون مجلس نشون ميداد كه اصلا معلوم نباشه كي حرف زده!!
… چرا به ياد نميآورم؟!
…
چرا به ياد نميآورم؟!
تو ديگري را دوست ميداري،
من تو را دوست ميدارم، و مرا … ديگري شايد.
همگان از دواير دريا آمدهايم.
تقسيم تبسم، تقسيم فانوس و ترانه، تقسيم عشق.
…
(سيد علي صالحي از كتاب عاشق شدن در ديماه، مردن به وقت شهريور)
اين صفحه هم كه من
اين صفحه هم كه من از طريق خورشيد خانم باهاش آشنا شدم خيلي جالب بود. مخصوصا اين شعري كه الان گذاشتهاند.
من سردم است
من سردم است و انگار هيچوقت گرم نخواهم شد
اي يار اي يگانهترين يار “آن شراب مگر چند ساله بود؟“
نگاه كن كه در اينجا زمان چه وزني دارد
و ماهيان چگونه گوشتهاي مرا ميجوند
چرا مرا هميشه در ته دريا نگاه ميداري؟
شماره آدر ماهنامه آفتاب مقالهاي
شماره آدر ماهنامه آفتاب مقالهاي داره از عليرضا علويتبار به اسم “روشنفكري ديني، يك برنامه پيشرو“ توي اين مقاله چند سوال را بررسي كرده كه من فقط قسمتهاي مربوط به سوال اول رو اينجا مينويسم چون به بحثهاي قبل مربوطه! اصل مقاله رو اينجا ميشه ديد.
1- آيا ميتوان روشنفكري و دينداري رو با هم جمع كرد ؟
براي جواب دادن به اين سوال لازمه كه اول مفهوم روشنفكري و دينداري رو تعريف كرد، و براي اينكار به سه مفهوم “ايمان“، “ دين“ و “معرفت ديني “ احتياج داريم.
“ايمان“ نوعي اعتماد ناظر به شخص است. يعني اولا نوعي اعتماد است و در ساحت اراده تحقق ميگيرد و در ساحت معرفت و ثانيا متعلق آن يك شخص است نه يك گزاره. نكته مهم در مورد ايمان آن است كه ايمان، اعتمادي
توام با خطر پذيري است!( مورد توجه آقاي خداوند) و اين نتيجه جلوه گر بودن و دلربايي ابهام آميز خداوند در عالم است.
“دين“ مجموعهاي از باورها، اعمال و احساسات فردي و جمعي است كه حول محور خداوند و رابطه ايماني انسان با او سامان ميپذيرد.
؛معرفت ديني“ هم فهم روشمند و مضبوط آدميان از دين است.
و نكته اين است كه بايد بين “دين“ و “معرفت ديني“ تمايز قائ شويم (تمايز بين شي و علم به شي) گرچه ميتوان خود تجربه نبوي را نيز بشري ( براي بشر و در داد و ستد با عوامل بشري مثل سوالها و نيازهاي آنان) و همچنين تاريخي (واقع شده در يك مقطع خاص تاريخي و …) دانست اما معرفت ديني به طريق اولي بشري و تاريخي است.
اما روشنفكري، روشنفكري تحقق يافته با چهار ويژگي مشخص ميشود: التزام به عقلانيت مدرن، ايفاي نقش منتقد در سطح انديشهها و جامعه، انسانگرايي، تعهد اجتماعي .
عاملي كه ممكن است بيشترين تناقض با دينداري را داشته باشد التزام به عقلانيت مدرن است.
دو مفهوم عقلگرايي حداكثري و عقل گرايي انتقادي را تعريف ميكنيم. از ديدگاه عقل گرايي حداكثري زماني باوري عقلاني است كه بتوان با غقل آن را ثابت كرد. اما در عقل گرايي انتقادي همين كه با عقل مغايرت نداشته ياشد كافي است. در عقل گرايي انتقادي عقل را متاثر از ارزشها، شخصيت و موفعيتهاي اجتماعي ميداند. و بيشتر روي نقش انتقادي عفل تاكيد ميكند.
حالا سوال جمع شدن روشنفكري و دينداري تبديل ميشود به اين كه چگونه ميتوان بين تعهد ديني كه مستلزم نوعي تسليم است با آزمايشي بودن و موفتي و غيرقطعي بودن كه لازمه تعقل و تفكري است كه پذيراي شقوق بديل است جمع كرد؟ جواب اين است كه اين جمع گرچه تنش آفرين است اما لازم و ضروري است. زيرا در تفكر ما ايمان با شك قابل جمع است و خداوند است كه مايه وثوق و اعتماد ماست نه دستگاههاي فكري كه پروردهايم.
بسياري از نوانذيشان ديني روشنفكري ديني را ممكن ميدانند چون به “معقوليت نظام باورهاي ديني“ اعتقاد دارند. نظام باورهاي ديني هم داراي معقوليت نظري است هم معقوليت عملي. معقوليت نظري آن يعني اين كه با ادله و فرائن تناسب دارد. از نظر نوانذيشان طرفدار تفسير تجربه گرايانه از دين، اين به اين معني است مه باورهاي ديني با قرائن حاصل از تجربه ديني تناسب داشته ياشد. معقوليت عملي هم به اين معني است كه ميان هدف مطلوب و وسيلهاي كه پيشنهاد ميشود تناسب وجود دارد.