خب بعد از يه غيبت طولاني باز برگشتم. رفته بودم با دانشگاه مشهد. دانشگاه هر سال ميبره مشهد. من تا حالا سه بار باهاشون رفتم. هر سال ظاهرا پولش از طرف دفتر نهاد نماينذگي داده ميشه. سال اول كه رفتم اولين باري بود كه همچين اردويي برگزار ميشد و كارها با همكاري چند تا از گروههاي دانشگاه بود. برنامهها متنوع بود من هم با هم اتاقيهام رفته بودم و خيلي خيلي خوش گذشت. بعد يه چند سالي نرفتم. تا پارسال. پارسال با چند تا از بچههاي دانشگاه رفتيم. خبلي با سال اول فرق داشت. امسال هم باز با بچههاي دانشكده بوديم. ظاهرا از بعد از اون سال اجراي برنامه دست خود نهاد بوده و هست. امسال نميدونم چي شده بود كه انگار وضع مااليشون خوب شده بود!!! جامون توي يك هتل آپارتمان گرفته بودند كه خيلي راحت بود براي هر 6 نفري يه سوئيت با حموم دستشويي و آشپزخونه و يخچال و حتي تلويزيون. كه ما تونستيم سريالها ها رو هم نگاه كنيم!!!! ولي يكي ار مشكلات برنامههاي مذهبي بود. اون سال اول كسي كه ميخوند يكي از بچههاي خود دانشگاه بود كه صداش خيلي خوبه. گرچه خب معلومه كه بههر حال غقايدش با ما فرق ميكنه ولي باز هر چي بود دانشجو بود و خبلي بيشتر به ما شبيه بود هر سال اينطوريه كه وقتي ميرسيم اولين برنامه زيارت سلام هست كه همه با هم يه چيزي ميخونن و به طرف حرم ميرن و يهجايي كه گنبد حرم حسابي معلوم باشه به اصطلاح سلام ميكنن. اما امسال حال من كه خيلي گرفت آخه چرا ما همش خيال ميكنبم بايد گريه كنبم اونم هرجور كه بشه بي ربط و با ربط. آخه من نميدونم كي وقتي ميره ديدن يه نفر با فجيعترين صورت راجع به مرگ مادرش حرف ميزنه؟اصلا چه فايدهاي داره؟ در تمام مراسم اين بود. مثلا موقع دعاي كميل. واقعا فكر كنم اينا از عمد ميخوان اين دعا رو خراب كنن. البته خوشبختانه نصف دعا رو خود اون آقاهه نخوند. تو سخنراني شب احيا محسن كديور ميگفت ما براي گريه كردن هم به جاي اينكه به گناههاي خودمون فكر كنيم به مصيبتهاي دنيوي امامها (اونم اكثرا چيزايي كه واقعا نبوده) فكر ميكنيم. اونم راجع به يه عده معدود. مثلا جالبه كه تو دعاي كميل براي يك بار هم اسم حضرت علي رو نميبرن.
خب حالا باز بعدا بيشتر مينويسم. اين فقط براي شروع دوباره بود!!!!