اين جا ناهار هم دادن البته خوبيش اين بود که واقعا آدما نسبتا باکلاس بودن اکثرا دانشگاهي يا فرهنگي بودن. بهرحال کسي که رفتن به جايي که سخنراني ميکنن عوض مداحي رو ترجيح ميده قاعدتا تو همين تيپاست! ولي موقع ناهار دادن آقاهه که ناهار ميداد ميگفت ۵۰ هزار تا مرد رو غذا بدي ۵۰ تا زنو نه!! يه جورايي راست ميگفت ولي اونجا به نظرم اومد که دليل اصلي اين تفاوت اينه که مردا که بچههاشون رو نگه نمي دارن. اگه هم بچهها پيششون باشند اصلا براشون مهم نيست که چيزي بخوره يا نه. اصلا جدا از بچهها ديگران هم براشون مهم نيستند. ولي خب خانما علاوه بر بچههاشون بايد فکر خانم همسايه بغلي که حالا رفته وضو بگيره و اون يکي که داره نماز مي خونه و اينها هم باشن
آشپزی
آیفون
آیندهنگری
اخلاق
اریگامی
امریکا
اولینها
ایران
بابا
بانک
برکلی
بهتن
بچهداری
تقویم
تلویزیون
تنکسگیوینگ
تولد
جنگ
جیم
حاملگی
خانه
خبر
دنیا
دو سالگی
دوچرخه
دویدن
رانندگی
روزمره
زنان
سال نو
سرگرمی
سفر
سمپاد
سه سالگی
سوال
سیاست
شبکههای اجتماعی
شریف
شعر
شیردادن
طپش قلب
علائق
عکس
غر
فصلها
فوتبال
فیلم
لیست زندگی
لینک
متعلقات
متفرقه
مدرسه
مردم
مهاجرت
موسیقی
مونتسوری
نظر
نوامبر
نوستالژی
نوشتن
نویسنده
نکته
هالووین
هوا
وبلاگ
ورزش
وسایل بچه
ونکوور
پاریس
پروژه ماهانه
پرینستون
پزشکی
پلاک پنج
پنج سالگی
پول
چهار سالگی
کاردستی
کامپیوتر
کتاب
کرنل
کرونا
کریسمس
کلاس اول
کمبریج
یادگیری
یک روز در زندگی