ديروز رفتيم سينما. «من ترانه پانزده سال دارم». فيلم قشنگي بود. دختره خيلي خوب بازي ميکرد. البته خب خيلي چيزاش شايد غير واقعي بود. به قول داداشم اصلا خواسته بود بگه مشکل مالي نيست. خونه به راحتي گيرش مياومد، لباس خوب ميپوشيد و اين البته به نظرم کار خوبي بود چون باعث ميشد اعصابت خورد نشه !!! توي يه فضاي رمانتيک موضوعي رو که ميخواست گفته بود! يه صحنههاييش خيلي قشنگ بود مثلا اونجايي که سر کلاس تکون خوردن بچهاش رو احساس کرد.
آشپزی
آیفون
آیندهنگری
اخلاق
اریگامی
امریکا
اولینها
ایران
بابا
بانک
برکلی
بهتن
بچهداری
تقویم
تلویزیون
تنکسگیوینگ
تولد
جنگ
جیم
حاملگی
خانه
خبر
دنیا
دو سالگی
دوچرخه
دویدن
رانندگی
روزمره
زنان
سال نو
سرگرمی
سفر
سمپاد
سه سالگی
سوال
سیاست
شبکههای اجتماعی
شریف
شعر
شیردادن
طپش قلب
علائق
عکس
غر
فصلها
فوتبال
فیلم
لیست زندگی
لینک
متعلقات
متفرقه
مدرسه
مردم
مهاجرت
موسیقی
مونتسوری
نظر
نوامبر
نوستالژی
نوشتن
نویسنده
نکته
هالووین
هوا
وبلاگ
ورزش
وسایل بچه
ونکوور
پاریس
پروژه ماهانه
پرینستون
پزشکی
پلاک پنج
پنج سالگی
پول
چهار سالگی
کاردستی
کامپیوتر
کتاب
کرنل
کرونا
کریسمس
کلاس اول
کمبریج
یادگیری
یک روز در زندگی