کتاب «سرانجام شري» رو خوندم.

کتاب «سرانجام شري» رو خوندم. البته نمي‌دونم به خاطر اين بود که قسمت اولش رو نخونده بودم يا نه (آخه کتابدار نوشته بود که در واقع اين دنباله کتاب «شري» ه)، آخه خيلي جاهاش رو نمي‌فهميدم. اصلا نمي‌فهميدم کي به کي شد. مخصوصا چون زياد زنها و مردا رو نمي‌شد از اسمشون تشخيص داد. مثلا نمونه‌اش همين شري، من که اول فکر کردم شري اسم زنه. در صورتي که اسم مرده! ولي کلا فضاي جالبي توش بود. تصويرسازي‌هاش هم از منظره‌ها و فضاها و هم از شخصيت آدم‌ها خيلي جالب بود. داستان اين‌طوريه که شري، که ظاهرا آدم نسبتا ثروتمندي بوده رو نشون مي‌ده بعد از جنگ. اين که يه مدت به خاطر جنگ از جريان عادي زندگي دور بوده و حالا همه چي عوض شده، مخصوصا کاراي مالي خونه افتاده دست زنش و مادرش. خلاصه کلا شرح احساسات و اتفاقاتيه که باهاشون روبرو مي شه.