ديشب رفته بوديم خونه يکي از دوستامون مهموني. اينها همدورهاي مامان بابام تو امريکا بودند و هنوز بعد از ۲۵ سال هر دفعه با هم هستند، يک ضرب راجع به خاطرات اونجا حرف ميزنند. اين دفعه به جز من و داداشم يه دانشجوي شريفي ديگه هم بود! اين يه دليل! و دليل ديگه هم همين بحث قضاياي اخير راجع به ويزا و اينها. خلاصه آخرش رسيد به اينکه آخه چرا امريکا اين شده. اونا الان نصف سال رو تقريبا اينجا هستن و نصف ديگه رو اونجا. همش مي گفتن از اينکه چهقدر به درس بيعلاقن. و يا به عبارتي خنگن! و اين اطلاعات سياسيشون هم صفره و اينها. بعد هي ما ميگفتيم خب پس آخه چرا اونا اينن و ما اينيم! مي گفتن خب خارجيها. کلي از پيشرفت امريکا مديون خارجيهاست. ما ميگفتيم خب بالاخره علاوه بر اين که امکانات جذب اين آدمها رو دارن، معلوم ميشه عقلش رو هم دارن که اين کار رو بکنن. آقاي خونواده!!! که خيلي هم براي من آدم جالبيه. هميشه باباي منو مسخره ميکنه که همش درس ميخونده عوضش خودش از کار تو پمپ بنزين و اينا شروع کرده و الان مدير عامل يه کارخونه خيلي مهمه و خيلي وضعشون هم خوبه. اين دفعه توجه کردم و ديدم که واضحه که خيلي باهوشه. در درک حرفاي آدمها. خلاقيت در حرف زدن و چيزاي ديگه. واقعا آدم ميفهمه که اون کسايي که به يه جايي رسيدن حتما يه جورايي باهوش بودن. داشتم مي گفتم اين آقاي خونواده ميگفت که خب امريکا خيلي کشور با نعمتيه. اينو نميشه انکار کرد. کشوري با اين وسعت. و بعد همهاش يه زبون. دور و برش همش دريا و از چيزاي ديگه مثل نفت و کشاورزي و معادن هم که کم ندارن. بعد ما گفتيم که خب درسته که اين چيزا خيلي موثر و مهمه اما از طرفي هم دردسرسازه. وسعت يک کشور ميتونه ادارهاش رو خيلي دچار مشکل کنه. و منابع خب چرا باعث نشده ديگران بريزن اونجا و بخوان استفاده کنن. بعد اون و بابام کلي از تاريخ امريکا گفتن. اين که بعد از استقلال از انگلستان اون ۵ نفري که در استقلال آمريکا نقش داشتند و قانون اساسيشون رو نوشتن،چه آدمهاي زيرک و باهوش و کار درستي بودن. و قانون اساسي ممکلتشون رو نوشتن. و وقتي به واشنگتن انگار ميگن که بيا ريسجمهور بشو ميگه نه. اين دريچه ديکتاتوريه. مردم بايد راي بدن و انتخابات برگزار شه. و بعد البته بحث خيلي سياسيتر شد که عين ما! ولي واقعا اين که پايه گذاران آدمهاي عاقلي باشن چهقدر در نتيجه تاثير ميذاره.
آشپزی
آیفون
آیندهنگری
اخلاق
اریگامی
امریکا
اولینها
ایران
بابا
بانک
برکلی
بهتن
بچهداری
تقویم
تلویزیون
تنکسگیوینگ
تولد
جنگ
جیم
حاملگی
خانه
خبر
دنیا
دو سالگی
دوچرخه
دویدن
رانندگی
روزمره
زنان
سال نو
سرگرمی
سفر
سمپاد
سه سالگی
سوال
سیاست
شبکههای اجتماعی
شریف
شعر
شیردادن
طپش قلب
علائق
عکس
غر
فصلها
فوتبال
فیلم
لیست زندگی
لینک
متعلقات
متفرقه
مدرسه
مردم
مهاجرت
موسیقی
مونتسوری
نظر
نوامبر
نوستالژی
نوشتن
نویسنده
نکته
هالووین
هوا
وبلاگ
ورزش
وسایل بچه
ونکوور
پاریس
پروژه ماهانه
پرینستون
پزشکی
پلاک پنج
پنج سالگی
پول
چهار سالگی
کاردستی
کامپیوتر
کتاب
کرنل
کرونا
کریسمس
کلاس اول
کمبریج
یادگیری
یک روز در زندگی