امروز اولين تجربه درس دادن رو چشيدم! خيلي برام جالب بود. خود صرف درس دادن که خيلي خوب و هيجان انگيز بود. اما تو راه برگشت به اين فکر ميکردم که وقتي به هر کاري نگاه کني ميبيني که مهمتر از همه چيز توش اينه که ميخواي خودت رو عوض کني. اون کسي که هي کار ميکنه که پول دراره خب ميخواد وضعيت خودش رو به يه آدم پولدار تغيير بده. يا کسي که درس مي خونه همين طور. همه يه ذهنيتي هرچند مبهم از خود ايدهآلشون دارن و ميخوان که به اون برسن. نميدونم شايد دارم الکي مي گم که همه اينجورين من خودم که اينطوري هستم. اما خيلي وقتا فراموشش ميکنم. ولي خيلي خوبه که آدم هر از گاهي به اين موضوع فکر کنه. و سعي کنه از تجربههاي جديدش اون قسمتي رو که بهش ميکنه بگيره و در خودش تقويت کنه.
سعي ميکنم بيشتر اين جوري فکر کنم و بيشتر بنويسم راجع بهش.