سروش جوان خريدم. هميشه مجله

سروش جوان خريدم. هميشه مجله که مي‌خريدم خوشم مي‌اومد که شعراشو بخونم. از شاعرايي که مثلا فقط همين يه شعر خوب رو دارن و چون توقعي از اونا نداري خوبن.
بعد از شب قرار دو شيطان دو روز بعد
گفتم ببينمت سر ميدان دو روز بعد
مي‌ترسم از علامت مرگي که پيش روست
گفتم بيا تو را به همين جان دو روز بعد
شلاق گيسوان خودت را تکاندي و
گفتي به عشوه‌هاي فراوان دو روز بعد
تو مثل برده‌هاي به قلاده بسته‌اي
خود را بزن به کوه و بيابان دو روز بعد
گفتم به خود چه منظره‌اي خلق مي‌شود
عاشق که مي‌شوند دو انسان دو روز بعد
شلوار پاره کفش پلاسيده‌ام به پا
در دست چند شاخه ريحان دو روز بعد
زل مي‌زنم به رهگذران هزار رنگ
مي‌پرسمت ز هر چه خيابان دو روز بعد
عاشق شدن مقوله مرموز زندگي است
عاشق هميشه بوده پشيمان دو روز بعد
!!
مي‌گفت من براي تو هستم دو روز بعد
از من بريده چه آسان دو روز بعد
بر روي چند شاخه ريحان نشسته است
مردي که خيره مانده به ميدان دو روز بعد
چندين دو روز بعد گذشت و نيامدي
من زنده‌ام هنوز پس از آن دو روز بعد