اينو ديروز تو جلسه موقعي که داشتيم به عنوان افطار غذاي «علي آقا » رو ميخورديم تعريف کردن. (شريفيها که علي آقا را خوب ميشناسند، براي بقيه هم اين که علي آقا يه ساندويچيه که نزديک دانشگاه است و نسل اندر نسل بچههاي دانشگاه را رو اطعام کرده!!) يه مدت يه آقاي استراليايي به اسم David مياومد دانشگاه ما، اين David علاوه بر ظاهر عجيب غريبش (موهاي بسيار بسيار بلند و گوشوارههاي تو گوشش و کفش تابستوني تو زمستون و …) گياهخوار هم بوده! وقتيهاي که ميخواسته عليآقا چيزي بخوره، هرچيز گياهي که بوده رو مثل سيبزميني و خيار شور و قارچ و گوجه و کاهو و پنير و … رو ميريزن لاي نون و بهش ميدن که بخوره!! بعد از يه مدت يه نفر که تو صف منتظر غذاش بود ميشنوه که يکي موقع سفارش غذا ميگه «علي آقا يه استراليايي!!! بده» خلاصه اين که يه غذاي جديد هم به منوي علي آقا اضافه شده!
آشپزی
آیفون
آیندهنگری
اخلاق
اریگامی
امریکا
اولینها
ایران
بابا
بانک
برکلی
بهتن
بچهداری
تقویم
تلویزیون
تنکسگیوینگ
تولد
جنگ
جیم
حاملگی
خانه
خبر
دنیا
دو سالگی
دوچرخه
دویدن
رانندگی
روزمره
زنان
سال نو
سرگرمی
سفر
سمپاد
سه سالگی
سوال
سیاست
شبکههای اجتماعی
شریف
شعر
شیردادن
طپش قلب
علائق
عکس
غر
فصلها
فوتبال
فیلم
لیست زندگی
لینک
متعلقات
متفرقه
مدرسه
مردم
مهاجرت
موسیقی
مونتسوری
نظر
نوامبر
نوستالژی
نوشتن
نویسنده
نکته
هالووین
هوا
وبلاگ
ورزش
وسایل بچه
ونکوور
پاریس
پروژه ماهانه
پرینستون
پزشکی
پلاک پنج
پنج سالگی
پول
چهار سالگی
کاردستی
کامپیوتر
کتاب
کرنل
کرونا
کریسمس
کلاس اول
کمبریج
یادگیری
یک روز در زندگی