خب ادامه بحث تقلب.

خب ادامه بحث تقلب. به نظر من تقلب کردن مستقل از انگيزه‌اش جرمه. اين که مي‌گن نمره رو که از کسي بر نمي‌دارن بذارن رو نمره يکي ديگه، فکر کنم اونايي که خودشون تقلب مي‌کنن مي‌دونن که اين جوري نيست. همه ديدن که هميشه وقتي استاد درس فهميده که بچه‌ها تقلب مي‌کنن بهترين کاري که از دستش براومده اينه که امتحان رو هي سخت تر و سخت تر کرده. و اين که خب درسا سخته يا ما دوست نداريم مخصوصا تو کشور ما که هميشه برقراره. اين درسته که بگيم فلان کارمند، شغلي رو که مناسبشه نداره، پولي که بهش مي‌دن مناسب زندگيش نيست پس حق داره رشوه بگيره؟ و هيچ کس به نظر من نمي‌تونه بگه که موقعيت شغلي و تحصيلي بعدي آدم‌ها که تو همه جاي دنيا به نمره‌شون بستگي داره واقعا ارزشش چه‌قدره که بخوايم بگيم تقلب با دزدي فرق مي‌کنه چون نمره با پول فرق مي‌کنه.
ولي حالا مساله برخورد با جرمه. يه دفعه با يکي از استاداي دانشکده مون حرف ترافيک و رانندگي تو ايران بود، و اين که چه‌قدر تو خارج از ايران سخت مي‌گيرن به تخلف‌هاي رانندگي. ولي مساله‌اي که هست اينه که اون‌جا انقدر مجرم کمه که مي‌شه باهاش برخورد سخت کرد. در مورد مثلا تقلب هم همين طوره. بايد اول يه جوري به قولا ريشه يابي کرد که چرا انقدر تقلب مي‌شه تو دانشگاه‌ها. سر امتحانش حالا شايد بعضي‌ها بترسن ولي تمرين‌ها رو فکر کنم ۸۰-۹۰ درصد بچه‌ها کپي مي‌کنن.
ولي جالبه که فکر کنم تو اين جلسه‌هاي استادا تنها حرفي که زده نشه اين چيزاست. من خيلي وقتا صورت جلسه شوراي دانشکده‌مون رو ديدم. همش راجع به رفتن فلاني به خارج يا خونه خريدن فلانيه. وقتي تونستيم تعداد کسايي رو که يک جرمي رو مرتکب مي‌شن کم کنيم اون موقع است که عاقلانه‌ است براشون جرم سنگين بذاريم.