خب يه چيزايي از دانشکده

خب يه چيزايي از دانشکده بگم. طبق سنت خيلي دانشگاه‌هاي ديگه، اين جا هم tea time داره. هر روز ساعت ۴ توي lounge دانشکده، چايي و قهوه و شيريني مي‌ذارن و همه ميان مي‌خورن و همون جا هم گروه گروه حرف مي‌زنن، که خب خيلي وقتا علميه.
کلا يه چيزي که اينجا به نظرم خيلي فرق مي کنه با دانشکده ما تو ايران اينه که تو ايران،‌انگار دانشکده مال ليسانس‌هاست. فعال‌ترين و پر حضورترين آدم ها ليسانسن و در واقع اصلا فوق ليسانس‌ها و دکتراها رو نمي‌شه ديد. بر عکس اينجا. که ليسانس‌ها مي‌رن سر کلاسا و مي‌رن دنبال کارهاي خودشون. ممکنه که با هم باشن يا فعاليت‌هايي بکنن ولي هيچ‌جايي تو دانشکده جمع نمي‌شن. بعضي وقتا فکر مي‌کردم چرا مثلا ما يه همچين برنامه‌هايي که مي‌ذاريم چرا استادا نمي‌آن. به نظر مي‌اد يکي از دلايلش همينه. خب حرف زدن با يه دانشجوي دکترا براي استاده هم يه قايده اي داره پس حاضزه به جاي اين که قهوه‌اش رو بر داره بره تو اتاقش بخوره، بياد نيم‌ ساعت و با بقيه بخوره.