بوستون ﴿ادامه﴾

بعد از يه صبحانه مفصل ﴿مخصوصا از اون پنيرهای فتا كه من يه عالم وقت بود نخورده بودم﴾، آدرس گرفتيم كه بريم بگرديم ولی شانس ما يك بارونی گرفت كه نگو. صبر كرديم تا بارون بند اومد رفتيم بيرون. با مترو رفتيم تا ايستگاه Park Street . از اون جا يك خط قرمزی روی زمين كشيده شده بود كه اسمش بود Freedom Trail.

اگه اين خط رو دنبال می‌ كردی مكان‌های تاريخی Boston رو می‌تونستی ببينی. ما هم رو اين خط شروع كرديم. فكر نكنين به اين سادگی بود. يك بادی می‌اومد كه سرديش به كنار‌ اصلا نمی‌ذاشت حركت كنی ولی خلاصه ما اصرار داشتيم كه حتما جلو بريم. اولين مكان يه پارك بود كه ظاهرا قديمی‌ترين پارك عمومی آمريكاست. ارتش انگليس هم وقتی Boston رو اشغال كرده بوده اونجا اردو زده بوده.  يك حوض قشنگ وسطش داشت. و توش هم پر سنجاب بود. البته كلا اين دور و برا پر سنجابه. اما سنجابای شهر ما هم خيلی لاغرن، هم خيلی ترسو! از صد كيلومتری آدم فرار می‌كنند. اما سنجابای اونجا می‌اومدن حسابی نزديك. يكيشون كه اومد نزديك من دستم رو دراز كردم، خيال كرد می‌خوام بهش چيزی بدم و حسابی اومد نزديك.

بعد از اونجا هم مجلس ايالتی ﴿State House﴾ بود. كه خيلی به نظرم خاص نبود!!
بعد از اون يك يادبود از هنگ ۵۴امه. اين‌ها در واقع اولين هنگ از سياها بوده كه با دستور Lincoln تشكيل می‌شه. البته رييسشون يه سفيد بوده به اسم Robert Gould Shaw.

2 thoughts on “بوستون ﴿ادامه﴾

Comments are closed.