با نظري که اعظم داده، فکر کنم منظورم رو خوب نگفتم. من ميخواستم بگم که من از اينکه صدام گرفته شده خوشحالم. ولي نميتونم از اين که آمريکا اين کار رو کرده خوشحال باشم. از اينکه بوش بگه که ما اين هديه رو از خدا گرفتيم و يه مردم عراق داديم. بگه که من شغلم رو دوست دارم چون با استفاده از موقعيت آمريکا در دنيا صلح رو برقرار ميکنم.
منظورم اينه که چرا بايد از اينکه يه بهانه پيدا کردن که باهاش دوباره محبوب بشن و دوباره راي بياره و معلوم نيست بعدش ميخوان برن سراغ کي.
مثلا همين الان abc داره اتقادهايي رو که به بوش ميشد که حتي نميتونه صدام و بن لادن رو پيدا کنه رو نشون ميدن، و بعد ميگن ديدين پيداش کرديم.
همين الانشم همه ميدونن كه اين يه بازيه بچه گانه س.احتمالا” چند روز ديگه نوبت بن لادن ميشه.
البته مي شد به راحتي حدس زد كه نزديك انتخابات يك كارهايي انجام بدند- مثل همه انتخابات ديگه حتي در ايران!
هرچند به نظرم اين قضيه يه جورايي بوداره! ;)
مسلما من هم از این که آمریکا این کار را کرده خوشحال نیستم ، و ترجیح می دادم هر کس دیگری این کار را بکند جز آمریکا، آن چیزی که باعث خوشحالیه منه همینه که الان صدام در دامه و این خوشحالی فقط به این خاطر نیست که صدام را گرفتند بلکه بیشتر به این خاطره که حالا ممنکه بعضی های دیگر هم حساب کار دستشان بیاید