حرفاي کوتاه، کوتاه !!
تعطيلات تقريبا شروع شده و همه جا حسابي رنگ و بوي کريسمس داره. همه در حال خريد کردنند و خونههاشون رو چراغوني کردن و درخت کريسمس گذاشتند. اکثر مغازهها هم حراج کردند، حراجاي حسابي ۵۰٪ – ۶۰٪.
فکر کنم اينجا همه به هم کادو ميدن و فکر کنم مثل ايران کسي پول کادو نميده. اما بعضي از مغازهها يه چيزي دارن به اسم Gift Card. يه کارتاي خوشگلي که به قيمتهاي مختلف هستند و ميتوني يکي از اونا رو بخري و کادو بدي تا طرف خودش بره هر چيزي دلش ميخواد از اون مغازه بخره.
اين روزا کمتر با کامپيوتر کار ميکنم. کتاب The Davinci Code رو خريدم و دارم ميخونم، تا حالاش که خيلي هيجان انگيزه. اين کتاب راجع به همون قضيه Priory of Sion هست (قصهاست البته) که قبلا (۱ و ۲) راجع بهش نوشته بودم.
ديروز تو تلويزيون يه آهنگ پخش کرد که راجع به صلح و اينا بود. تا شروع کرد من و عليرضا با هم گفتيم ااا اين آهنگ چهقدر ايرانيه! و بعد معلوم شد که اون تبليغ يه CD بوده ما يه آقايي به اسم نصيري که سايتشو هم معرفي کرد. رفتيم و فهميديم که ايرانيه. البته به قول داداشم شعرش همچين خيلي what is this و ايناست ولي جالبه.
شب یلدا هم ما با بچهها جمع شدیم و انار خوردیم. البته انار دونهای ۱۶۰۰ تومن! ولی بد نبود.
اما شب یلدا تو دانشکده ریاضی شریف گردهم آیی فارغالتحصیلان بوده. اعظم از اون جا تعریف کرده. تیکه دکتر نجفی به دکتر مهری خیلی باحال بود. لینک عکسا هم هست.
kojaaay??? e
کریسمس مبارک…
سلام…بم رو شنیدین ؟ چه سخت است ایرانی باشی و ایران نباشی در این شرایط….خواهر کوچیکه!