یه عالم وقت دلم میخواست دوچرخه بخرم. بالاخره بارون و اینا تا حدی تموم شد و دیدیم موقع خوبیه بریم دوچرخه بخریم. هفته پیش شنبه رفتیم که دوچرخه بگیریم. بچه که بودم خیلی دوچرخه سواری میکردم ولی دیگه خیلی از اون سالا گذشته (پیر شدیم دیگه!) به همین خاطر با اینکه یادم نرفته ولی مسلط نیستم و حتما میخواستم طوری باشه که وقتی وایسادم پام به زمین برسه. به همین خاطر دنبال سایز کوچیک بودیم. رفتیم Walmart. یه دونه سایز من داشت ولی ترمزش خراب بود و میگفت ما درست نمیکنیم به همین خاطر رفتیم ToysRUs!! در واقع مغازه اسباب بازی فروشی!!! ولی اونجا سایز خوب داشت و خوبیش این بود که خودشون سر هم میکردن دوچرخه رو و اگه ایرادی داشت درست میکردن. خلاصه ما هم یکی انتخاب کردیم و قرار شد سه شنبه بریم تحویل بگیریم.
سهشنبه رفتیم دوچرخه رو گرفتیم و من کلی خوشحال بودم! که از عصر یهو یکی از دندونام شروع کرد به درد گرفتن. داشت دیوونهام میکرد. ولی دیگه دیر بود و هیچجا باز نبود. به ضرب قرص مسکن و بیحس کننده خوابیدم تا صبح. چهارشنبه صبح رفتیم دندونپزشکی ولی وقت نداشت و برای فرداش وقت داد. گفتم وای حالا این یه روزه رو چیکار کنم. ولی اون دندونم خوب شده بود و یه دندون دیگهام یه جور عجیبی درد میکرد. اینطوری که اگه بهش دست میزدم درد میکرد.
فردا صبح که رفتم دندون پزشکی. از اون دندون سابقم که درد میکرد عکس گرفت گفت چیزیش نیست. ولی این دندون جدید رو یه ضربه بهش زد جیغم رفت هوا. نگاش کرد و گفت وای این خیلی اوضاعش خیطه. قبلا پر شده بوده ولی پر شده خراب شده و حسابی چرک کرده. گفت باید زود عصب کشی بشه. برای جمعهاش وقت داد.
دوباره یه روز دیگه با درد رفت تا جمعه. جمعه رفتم و یک دور مصائب رویا ! رو تجربه کردیم. تا حالا همچین دردی نکشیده بودم. میگفت خیلی زیاد خراب شده و بیحسی جواب نمیده. گفت تا یه هفته هم ممکنه درد بگیره بعد خوب میشه. ولی خدا رو شکر فعلا که درد نمیکنه. البته هنوز پرکردنش مونده که خدا به خیر کنه.
خلاصه اینکه تازه از شنبه تونستیم دوچرخه سواری کنیم. اینم عکس دوچرخهام.
و این بود علت اعتصاب ما!!!