سفر به Princeton – ادامه

خب بقيه ماجرا!
فردا صبح بعد از صبحانه رفتيم Institute of Advanced Studies. این‌جا یه مرکز تحقیقاته و فکر کنم از همه مشهورتر اینشتین یه مدت اون‌جا بوده (فکر کنم سال ۱۹۳۳). هفتاد ساله که این مرکز هست و کاری آدم‌های کار درست توش بودند. آدم به این فکر می‌کنه که اینا از ۷۰ سال پیش (موسسه سال ۱۹۳۰ تاسیس شده) رو یه چیزایی مثل ریاضی و فیزیک نظری سرمایه‌گذاری کردن، یه ذره خجالت می‌کشه و البته می‌فهمه که هنوز زوده که حتی توقعی هم داشت (IPM سال ۱۹۸۹ تاسیس شده).
ما تو خود ساختمون نرفتیم ولی جنگلی که ساختمون توش بود، یه چیزی بود واقعا خارج وصف. یه دریاچه که چند تا مرغابی توش شنا می‌کردن،


و بعد یه راه توی جنگل که هر از گاهی صدای دارکوب می‌اومد ازش. بعدش رسیدیم به یه پل. از این پل‌ها.!!

فکر نمی‌کردم انقدر چیز ترسناکی باشه. هر بار که پات رو بر می‌داری یک تکونی می‌خوره که آدم فکر می‌کنه الان پرت می‌شه وسط رودخونه.
بعد از اون‌جا رفتیم قایق سواری. سه تا canoe گرفتیم و رفتیم که رو دریاچه قایق سواری کنیم. یه جا باید قایق رو از آب درمی‌آوردیم و یه مسافتی رو خشکی می‌کشیدیمش و دوباره می‌انداختیمش تو آب. اما به همین راحتی هم نبود. وقتی نفر اول می‌خواست سوار باشه باید قایق رو کسی می‌گرفت وگرنه تعادل به هم می‌خورد و … . البته ما اینو بعد از افتادن یکی از بچه‌ها در آب فهمیدیم! البته خوشبختانه اون قسمت دریاچه کم عمق بود. بعد از این‌که آب قایق رو خالی کردیم دیدیم ای داد بیداد عینک همونی که افتاده بود تو آب (اگه گفتین کی ؛) ) نیستش. نگو که وقتی افتاده تو آب عینکش هم افتاده. خلاصه همه دیدیم وسوسه قایق سواری فعلا می‌چربه. رفتیم و حسابی پارو زدیم. از اونی که من فکر می‌کردم آسون‌تر بود و خیلی کیف داشت.

یک ساعتمون که تموم شد رفتیم به مسوول‌های اون‌جا گفتیم که این‌طوری شده ولی اونا گفتن که کاری نمی‌تونن بکنن. خلاصه از اون‌جا که عینک گم‌شده مال کسی بود که راننده هم بود و باید باهاش برمی‌گشتیم New Haven. رفتیم به دنبال عینک. و به مدد تکنولوژی نسخه scan و print و email شد و در عرض یکساعت و خرج مقدار متنابهی دلار عینک آماده شد.
و این بود سفر ما به پرینستون!

4 thoughts on “سفر به Princeton – ادامه

  1. امیرعباس

    خيلي جالب تعريف کردي! آدم دلش آب ميشه. من سفرنامهء ناصر خسرو رو نخوندم اما فکر نکنم دل آدمو آب کنه D:

  2. سبا

    سلام
    وبلاگ خوبي داري
    اتفاقي اينجا را پيدا کردم.
    چطوري مي تو نم بيشتر باهات دست شم؟

Comments are closed.