Monthly Archives: June 2004

فیلم و شعر

تازگی دو تا فیلم دیدم، یکی The Piano. که راجع بهش نوشتم. یکی دیگه هم Fahrenheit9/11، همون فیلم جنجالی Michael Moor در مورد ارتباط خانواده بوش و بن‌لادن. که اونم می‌نویسم به زودی در موردش.
من عاشق این آهنگم . واقعا محشره. مخصوصا وقتی توی کوه بلند بلند بخونیش. اصلا این شعرای مولوی یک حسی دارن، یک حس خیلی خیلی ناب.
اين باد اندر هر سری سودای ديگر می‌پزد
سودای آن ساقی مرا باقی همه آن شما
(مرسی از رضا)

The Piano – 1993



The Piano (1993)

  official site

Starring: Holly Hunter, Harvey Keitel, Sam Neill, Anna Paquin
Directed by: Jane Campion

فیلم با روایت نقش اول داستان یعنی Ada شروع می‌شه. که یک مادر مجرده که از ۶ سالگی تصمیم گرفته دیگه حرف نزنه. بعد از اینکه پدرش اونو به ازدواج یه ملّاک تو New Zealand در‌اورده با دخترش می‌ره اونجا. شوهرش بین قبایل Maori زندگی می‌کنه و اون‌جا از اونا زمیناشون رو می‌خره.
Ada یه عشق شدیدی به پیانوش داره ولی وقتی به اونجا می‌رسن به خاطر اینکه بارها خیلی زیاد بودن شوهرش پیانو رو به خونه نمی‌آره و همون‌جا کنار ساحل ولش می‌کنه.
اما Bains که یه مرد بیسواده که به شیوه همون قبایل Maori زندگی می‌کنه در عوض قول یه تکه زمین که به شوهر Ada می‌ده، پیانو رو به خونه خودش میاره و از Ada می‌خواد که بهش پیانو یاد بده. تو این رفت و آمد‌ها Bains به Ada قول می‌ده در برابر رابطه جنسی باهاش پیانو رو بهش پس بده. اما بعد از یه مدت خودش از این کار پشیمون می‌شه و پیانو رو پس می‌ده. اما Ada که حالا عاشق Bains شده به رابطه‌اش ادامه می‌ده.
شاید به خاطر کتاب‌هایی که دارم می‌خونم برداشتی که از فیلم کردم، کاملا یه چیز سمبلیک بود. این که کسایی (یا چیز‌هایی، یا تفکراتی) هستند که برای اینکه تو رو به خودشون جذب کنند، سعی می‌کنند تو رو از چیزهایی که بهشون خیلی علاقه داری (اینجا پیانو) دور کنند، اما در مقابلش کسایی(سیستم‌هایی، تفکراتی) که در عوض فراهم کردن چیز‌هایی که ازشون لذت می‌بری از تو استفاده می‌کنند. و در آخر این گروه دوم برنده‌ان.
اما تو همه نظراتی که راجع به این فیلم خوندم، اکثرا فیلم رو یک فیلم فمینیستی و در مورد بیدار شدن احساسات جنسی Ada و عصیانش در برابر شوهر مرد سالارش می دونند که با توجه به شرح بقیه فیلم‌های دیگه کارگردان به نظر درست‌تره.
کارگردان فیلم یعنی Jane Campion اولین زنیه که جایزه نخل طلای کن رو برده.
اکثر فیلم‌هاش همین‌طور اروتیک و تا حدی تلخند. و همه بسیار مبهم تا حدی که بعضی چیزها اصلا توی فیلم نمی‌آن. مثلا توی این فیلم، این که چرا Ada حرف نمی‌زنه. این‌که بابای دخترش کیه …

Continue reading

ترک اعتياد

طبق معمول تصميمات جديد گرفته‌ام. مي‌خوام از اين به بعد تا يه مدت ديگه با اينترنت کار نکنم. مگر براي خوندن emailهام و يا بعد از ساعت ۱۲ شب.
يه جوري حالم داره بهم مي‌خوره از اينترنت و همه اينا. مي‌خوام يه مدت ترک کنم.
اصلا شايد اين‌طوري وب‌لاگ هم بيشتر بنويسم. خبرهاي تو اينترنت رو که از بس همه مي‌بينن ديگه نمي‌شه نوشت. شايد تو دنياي واقعي! خبرها بيشتر باشه.

اخلاق و اقتصاد

دیروز بعد از ۶ ماه بالاخره فرماندار اینجا استعفا داد. ماجراش رو قبلا نوشته بودم. تو این ۶ ماه یه کمیته بازرس تمام پرونده‌هاش رو داشتن بررسی می‌کردن برای استیضاح، که دیگه خودش استعفا داد!
اتفاقا همین روزا به خاطر چاپ شدن کتاب Clinton، همه شبکه‌های تلویزیون و روزنامه‌ها باهاش مصاحبه می‌کنن و خب سوالی که همه‌جا ازش می‌پرسن راجع به قضیه Monica Lewinsky و استیضاحش و ایناست و خب Clinton با اینکه استیضاح شد ولی برکنار نشد.
فکر می‌کنم واقعا نگاه مردم اینجا خیلی با یه جاهایی مثل ایران فرق می‌کنه. مسائل اخلاقی تو ایران تمام سابقه یه نفر رو خراب می‌کنه. در حالی که اینجا این چیزا خیلی اهمیت کمی دارن در برابر یکی دروغ گفتن و یکی دیگه مسائل مالی.
یادمه یه جا فکر کنم تو مجله Newsweek، (الان نتونستم پیداش کنم) دیده بودم که منحنی محبوبیت Clinton رو کشیده بود، پایین‌ترین نقطه‌اش برعکس تصور قضیه Monica Lewinsky نبود (اون موقع محبوبیتش از همه بالاتر بوده)، بلکه مال یه موقعی بود که ۲۰۰ دلار داده بود موهاش رو کوتاه کرده بود!
اینجا یه مروری بر محبوبیت کلینتون رو می‌تونید ببینید (real audio)

Bloomsday

امروز یعنی ۱۶ ژوئن، Bloomsday بود. البته اینجا خبری نبود یا حداقل من خبری نداشتم! ولی از لوگوی گوگل پیدا بود. تو کتاب‌خانه دیجیتال بانی‌تک راجع بهش نوشتم.
مقادیر متنابهی هم امروز با وب‌لاگم سر و کله زدم! آخرین مطلب کتاب‌خانه و کتابی که الان دارم می‌خونم رو می‌شه اینجا دید.