تابستان و زغال‌اخته

از تابستون دو ماهش گذشت ولي هنوز يک ماهش مونده. اصلا از تابستون خوشم نمي‌آد. هم اينکه گرمه، البته خوشبختانه تا حالا يه ۴-۵ روز بيشتر گرم نبوده، هم اينکه حسابي بيکارم. البته نه اينکه تو سالش خيلي کار داشتم ولي بالاخره سر يکي دو تا کلاس مي‌رفتم، تمرين حل مي‌کردم. ولي مهم‌تر از همه اينها اينکه، نه تنها کلاس‌ها تعطيله، هم Gym تعطيله (در واقع اينجوريه تو طول سال مجانيه ولي تابستون پوليه) هم اون مرکزي که ازش فيلم مي‌گرفتم تعطيله، تنها تفريحمون اينه که بريم Starbucks و frapacino بگيريم و کتاب بخونيم و مردم رو نگاه کنيم.
خب حالا مي‌خوام دل خيلي‌ها رو بسوزونم! گرچه که ما اينجا از نعمت چغاله بادوم و گوجه‌سبز محروميم ولي تا دلتون بخواد زغال‌اخته داريم. تو خيابوني که از دانشگاه به خونه مي‌ريم سه تا درخت گنده زغال‌اخته پيدا کرديم. هر از چند گاهي يه کيسه پر ازشون زغال‌اخته مي‌چينيم. مردم هم کلي چپ چپ بهمون نگاه مي‌کنن. يه بار يه خانومه اومد پرسيد اينا چيه. گفتيم والله اسمش خيلي سخته ولي بيا امتحان کن. يه دونه خورد ولي اصلا خوشش نيومد خوشبختانه!
اينم عکس يه کاسه پر از زغال‌اخته‌هاي ما:

8 thoughts on “تابستان و زغال‌اخته

  1. neda

    رويا جونم ما که هردفعه اونها رو خورديم گفتيم جاي شما خالي . لااقل يه تعارفکي مي کردي

  2. مينا

    چقدر هوس‌انگيزند دلم خواست.
    بذار دفعه ديگه هم که ما گوجه سبز و چغاله بادوم خواستيم بخوريم يه عکس خوشگلش رو پيشاپيش ارسال مي‌کنيم براتون :دي

  3. neda

    رويا انقدر نمي نويسي که موضوع بعديت ميشه پاييز و … .
    مي ترسم عاقبت اين فصلي نوشتنت به سالي نوشتن تبديل بشه.
    خلاصه يه کمي بنويس

Comments are closed.