سان‌فرانسیسکو -مسیر رفت

به قول ندا دیگه نوشتنم داشت فصلی می‌شد، آخه واقعا یه عالم مدت هیچ اتفاق خاص قابل نوشتنی نمی‌افتاد.
اما الان تو هواپیما نشستم، لپ‌تاپ رو هم با خودم اوردم تا حسابی این مدت بنویسم. البته چون تنبلی کرده‌ام و کارت wireless نخریدم، شاید حالا حالاها اینترنت در دسترس نباشه و همه رو یه جا موقعی که برگشتم بذارم.
این دو سه روزه تقریبا مثل کولی‌ها زندگی می‌کردیم. چون آخر ماه باید خونه رو تحویل می‌دادیم، و وقتی برمی‌گردیم 31 امه، همه وسایل رو گذاشتیم تو کارتن. خلاصه دو سه روز رو با ظرف یه بار مصرف سر کردیم. این خونه فعلی‌مون صاحبخونه‌اش عوض شده و طرف داره کلا قیافه خونه رو عوض می‌کنه. به جز سر و صدا این مدت تقریبا کاری به کار ما نداشت. ولی نمی‌دونم از کجا فهمیده بود که ما داریم می‌ریم مسافرت. دیروز اومده می‌گه می‌خوایم خونه رو نقاشی کنیم. دیروز پدرمون در اومد تا همه وسایل ریز ریز رو هم که باقی مونده بود تو هر چی کیسه و کارتون دم دست بود کردیم و چپوندیمشون تو ماشین.
آهان راستی نگفتم که ماشین هم خریدیم. یه مزدای 96. البته فعلا نمی‌تونیم باهاش برونیم چون گواهینامه نداریم، که اونم انشاالله به زودی.
خلاصه که الان توی هواپیما نشستیم و به طرف سان فرانسیسکو پرواز می کنیم. وسایلمون رو خیلی معمولی گشتن، (فقط از زیر دستگاه رد کردن). به یکی‌مون گیر دادن که کفش و اینات رو در بیار. ولی وقتی نشستیم تو هواپیما یادمون اومد که تیغ با خودمون اوردیم تو هواپیما. اما به این نتیجه رسیدیم که فعلا هواپیما ربایی نکنیم !
این هواپیماهای آمریکا هم که انقدر خسیسن که تو 6 ساعت که تو هواپیما نشستی هیچی نمی‌دن بخوری. البته نوشیدنی خوشبختانه داشت.
برای اینکه بتونی موسیقی گوش کنی، یا تلویزیون تماشا کنی یه هدفون بهت می‌دن 5 دلار. در واقع کرایه می‌دن چون آخرش میان پسش می‌گیرن. ما هم بی‌خیالش شدیم. تا این‌که دیدم داره
«13 going on 30» رو نشون می‌ده. هدفون walkman خودم رو دراوردم و زدم، دیدم آخ جون کار می‌کنه.
خلاصه 6 ساعت به یه بدبختی گذشت. البته اونجا که رسیدیم هنوز روشن بود چون از نظر ساعتی 3 ساعت گذشته بود. تو فرودگاه ماشینی رو که کرایه کرده بودیم گرفتیم. یه ماشین پونتیاک!


بعد هم رفتیم هتلمون. هتل تو Milpitasه که بیشتر نزدیک San Jose است.
وقتی وارد شدیم دیدم نوشته high speed internet. کلی ذوق کردم ولی تو اتاق که رفتیم دیدیم 10 دلاره اینترنتش :(

5 thoughts on “سان‌فرانسیسکو -مسیر رفت

  1. boro roya@royaa.net ro check kon

    فکر کردم ديگه بي خيال وبلاگت شدي.چه خوب که هنوز مي نويسي

  2. ليلا

    به به مبارکه ماشينتون:) شما هم جريان اون دکمه شديد که براش کت مي دوزن:)) حالا کي مي خوايد گواهينامه بگيريد؟! مسافرت هم خوش بگذره.

  3. لولو

    یهو دلم خواست بیام این جا و بگم که از خوندن نوشته هات خیلی لذت می برم…
    توی کیش همیشه از من پرسیده ان که تو رویا رو می شناسی؟! تا ترم پیش این جا بود!! و من بعد از این که از کیش اومدم بیرون کشف کردم که تنها چند واژه کیه!!
    خلاصه این که نوشته هات خیلی خوبند!!

  4. Faezeh

    شما که گواهی نامه ندارید چطوری ماشین کرایه کردید؟ کی ماشین را می راند؟

Comments are closed.