ما این یکشنبه رسما برای اولین بار با ماشینمون رفتیم بیرون. این ماجرای ماشین ما هم واسه خودش داستانی بود. شش ماه پیش که علیرضا وقت گرفت برای امتحان گواهینامه، ماشین خریدیم ولی قبول نشد. این ایالت ما هم انقدر مسخره است که هر وقتی که میدادن برای امتحان بعدی دو ماه بعد بود. خلاصه سومین بار علیرضا قبول شد. اما تو این مدت زمستون شده بود و ملی برف و بارون ریخته بود رو ماشین. بعد از این که ماشین رو بیمه کردیم و برای پلاک گرفتیم با خوشحالی تمام رفتیم روشنش کنیم که ظاهرا این دفعه ماشین با ما قهر کرده بود و روشن نشد. خلاصه با دادن مقدار نسبتا متنابهی به تعمیرکار ناز ماشین هم خریداری شد و برای اولین بار رفتیم باهاش خرید.
تو شهر ما ماشین خیلی چیز لازمیه. تو شهر مغازه خیلی کمه و اونایی هم که هست خیلی خیلی چیزاشون گرونه. تمام مغازههای بزرگ بیرون شهر هستند. دو تا سینما توی شهر هست و سینماهای بزرگتر هم بیرون شهر هستند.
ماشین برای گردش و تفریح هم لازمه. اطراف اینجا کلی پارک و کوه و ساحل هست که بدون ماشین نمیشه رفت.
حالا این برفا که آب بشن نوبت خودمه که برم تمرین، رانندگی یاد بگیرم!
This Sunday we finally drove our car.
In summer when Alireza decided to take the driving test, we bought this car. But he failed the test that time and one more time. The car was parked in our parking under rain and snow. Finally Alireza passed the test; we bought insurance and registered the car. But now the car didn’t start. There was a problem with the gears due to staying so long not being driven. Fortunately nothing had to be changed so we went shopping for the first time with our car this week.
مبارکه
واااااای مبارکه. کلی برید خرید و گردش.
خیلی مبارکه.
راستی گواهینامه های اونجا چند ساله س؟مثل اینجا 5 ساله؟ البته اینجا داره 1 ساله میشه. 1 سال اول رو برا تست میدن. بعد از یک سال ظاهرا” تبدیل می کنن به 5 ساله.
مبارک باشه :)
مبارک باشه بسيار بسيار زياد
خوب بود اما…؟
ماهم می تونیم بیایم گردش؟