چندتا نکته

امروز آخرین تمرین درس الگوریتم رو هم تحویل دادم. البته هنوز از درس مونده ولی گفت که برای هفته آخر تمرین نمی‌ده چون مطالبی رو که می‌خواد این مدت بگه لازم نیست خیلی دقیق بلد باشیم ولی خوبه بدونیم این چیزا هم وجود داره.
کلا خیلی از این درس خوشم اومد. با اینکه تمریناش پدر درآر بود ولی خوبیش این بود که خیلی خوب درس می‌داد از اون مدل‌هایی که می‌فهمیدی قراره کجا برسه. اول همیشه کلیت ماجرا رو می‌گفت بعد بعضی از جزئیات لازمش رو. بر عکس اون یکی درس ساختمان‌داده، که استادش یا جوک می‌گه سر کلاس یا تمام خط به خط یه برنامه رو می‌نویسه.
خب خلاصه کمی تا قسمتی سرم خلوت شده دیگه تا وقت امتحانا.
بعد از اون مطلب قبلی که نوشتم کلی چیز دیگه هم نوشتم ولی هی خودم صدبار خوندمش و به علیرضا هم دادم خوندش ولی آخرش راضی نبودم ازش.
فقط اینو بگم که هی فکر کردم که فرق بی‌خیالی و انتقاد سازنده و فحش و بد و بیراه گفتن چیه. ولی آخرش هم نفهمیدم. فقط چند تا چیز برای خودم واضحه.
اصلا فکر نمی‌کنم که مثلا آمریکا خیلی گل و بلبله (نمی‌دونم شاید جاهای دیگه‌ای باشن که خیلی گل و بلبل باشن!) .
استدلالی براش ندارم ولی برام وطن معنی داره و فکر کنم تا آخر عمرم راجع به ایران حساس بمونم.
اینکه بعضی وقتا از چیزهایی که اینجا به نظرم میاد بهترن می‌نویسم نه برای اینه که بکوبم تو سر چیزی که ایران هست. برای اینکه فکر می‌کنم داشتن یه perspective چیز خوبیه.
پانی قبول دارم که این نفت خیلی رو وضعیت ایران اثر داره اما خب اینکه یه حکومتی نظر مردم جقدر براش مهم باشه فکر نکنم اون‌قدرها به این موضوع ربط داشته بشه. چون تو همین آمریکا، کسی نمی‌تونه چون از سیاست دولتش راضی نیست مالیات نده که.
محمد، دربست اینو قبول دارم، اصلا خودم هم سر و ته همه بحثا می‌رسم به قوه قضائیه. ولی ظاهرا این روزا بعضی از این شکایت‌ها و سر و صداها دارن به یه سرانجامی می‌رسن.
شبنم اینکه انگلیسی ننوشتم هم دلیل خاصی نداشت جز تنبلی.
حالا الان که قبلی رو انگلیسی‌اش رو ننوشتم پس این یکی هم لازم نیست؟