دیروز هم باید خوشحال میبودم هم ناراحت. آخه آدم عروسی دو تا از بهترین دوستاش رو نباشه و همون روز هم یه دوست دیگهاش برای تابستون بره باید گریه کنه یا نه:(
ندا و فرزان میدونم که با هم خیلی خیلی خوشبخت میشین و واقعا آرزو میکنم که به همه آرزوهاتون برسین و زندگیتون خیلی خیلی شاد باشه. و انشاالله زودی هم دیگه رو ببینیم و به من هم شام عروسی بدین!
دیروز روجا هم رفت ایران و بعدش هم از شهر ما میرن.یکی از شانسهای بزرگی که من اوردم این بود که اینجا اومدم تنها نبودم و از همون شب اول که خونه حسین و روجا با همه بچهها جمع شدیم و تو همه این دوسال اصلا احساس تنهایی نکردم.
آخی اونا با هم عروسی کردن؟:) ایشالا خوشبخت بشن.
راستی تغییرات جدید هم مبارک. اینجا تو صفحه کامنت اونجا که زده آطلاعات شخصی رو بیاد داشته باش بله و خیر نداره.
سلام
خیلی جالبه من داشتم searchميكردم كه يهو سر از اينجا در اوردم
چه سعادتي !
وبلاگ و سايت جالبي داري
اگه دوست داشتي به ايميل من پيغام بده
خوشحالم مي كني
منتظرم …..باي