Mouse

یه دو سالی می‌شه لپ‌تاپ رو خریدیم. دیگه حسابی بهش عادت کردم. به صفحه کلیدش و حتی به mouseش که البته چه عرض کنم به touch padش هم همین‌طور. اما تازگی احساس کردم کلید چپش همچین معلوم بود در راستای خراب شدنه. دیدم بهتره فوری یه mouse بخرم. اینم چیزی که خریدم:


PocketMouse™ Convertible Mini Wireless

با اینکه این همه وقت با mouse کار نکرده بودم اصلا تفاوتی احساس نکردم، که مثلا سختم باشه یا دستم نا خودآگاه دستم بره طرف touchpad.
یادم به سال اول دانشکده افتاد، درس آزمایشگاه ریاضی. یه درس واقعا مسخره که هیچی ازش یاد نگرفتم. باید دستور‌های Dos رو حفظ می‌کردیم. یه سری کار‌های ابتدایی با Windows، و البته Mathematica، که البته یه بار هم قیافه‌اش رو ندیدیم. چون نتونسته بودن نصبش کنن. دستورهاش رو باید از رو یه دفترچه حفظ می‌کردیم و سوال‌های امتحان رو جواب می‌دادیم. علاوه بر امتحان کتبی یه امتحان شفاهی هم داشت. نوبت من که شد رفتم تو دفتر سایت. استاد بهم گفت این پنجره رو ببند. بستم. فلان برنامه رو باز کن. باز کردم. گفت ا خودت قبلا با کامپیوتر کار کردی؟ گفتم آره. گفت معلومه خوب double click می‌کنی!!!

6 thoughts on “Mouse

  1. المیرا

    هاها :) حالا میدونی چیه؟!؟ یکی از بچه های ما استاد آزمایشگاه ریاضیات 81 ای ها بود و منم دستیارش! چون 70 تا شاگرد داشت و نمیرسید همه تمرین هاشونو صحیح کنه! بعد سر امتحان پایان ترمشون هم من “مراقب” بودم دیگه! از تقلبهای خنده دارشون و اینکه آدم رو چی فرض میکردن بگذریم، یکیشون من رو صدا کرد و پرسید این چیه؟! دیدم نوشته “دستگاه قطبی”، گفتم مشکلش چیه؟! گفت “قطبی یعنی چی؟!” من که شاخ در آورده بودم، ناخودآگاه ازش پرسیدم “شما کنکور هم دادین؟!” .. خلاصه یه مشت توضیخ و تفصیل و .. دادم، تا به سختی دستگیرش شد که همون دستور polar در Mathematica ست .
    الان که این نوشته ات رو خوندم، یه لجظه احساس کردم چقدر فاصله مهارت های کامپیوتری استاد و شاگردها، برعکس فاصله سواد ریاضی شون داره تغییر میکنه…

  2. المیرا

    یادم رفت بگم که بعدش کشف کردم این بنده خداها، تو نظام جدید، دستگاه قطبی مطبی نمیخوندن!!!

  3. pani

    yadame emtehane mathematicaye maa yekami jeditar bud .bayad dasturaye vagheii mathematicaro mineveshtim.

Comments are closed.