تو تلویزیون یه مدتیه تبلیغ پنکیکهای پر شده با میوه (موز، توتفرنگی،…) رو میکنه.
کلی وسوسه شده بودم یه بار یکشنبه صبح به عنوان برانچ (brunch، بین breakfastو lunch، برای روزهای یکشنبه که دیر از خواب پا میشی) بریم بخوریم ولی امروز صبح که دیگه میخواستیم بریم دیدم نه بابا عمرا نمیتونم همچین چیز شیرینی رو بخورم. پس اومدیم مغازه مورز علاقهمون و یه نون کنجدی گرفتیم با پنیرخامهای! و چایی بخوریم.
مغازه کلی شلوغه. یه عده با لباسهای مرتب از کلیسا اومدن صبحونه بخورن. یکی از همین خانوادهها پشت سر ما نشستن. سه تا دختر با لباسهای صورتی یک شکل با مامان و بابا و مامانبزرگ و بابابزرگ. یکی از دخترا همینطور که داشت شیرینی رو که براش خریده بودن میخورد اومده به مامانش میگه ام، چقدر این خوشمزهاست، مزه عیسی میده!! (It tastes like Jesus )
خلاصه انگار کلیسای صبحشون حسابی اثر کرده بود!