برنامهریزی و فکر کردن به آینده یه چیزیه که متاسفانه من هیچ وقت یاد نگرفتم. یه نمونهاش هم موقع گرفتن email بوده. اولین emailی که گرفتم از yahoo ترکیب اسم و فامیلم بود. بعدش به این نتیجه رسیدم (خودم هم نمیدونم چرا!) که خب شاید بخوام به کسی email بزنم که نخوام اسم و فامیلم رو بدونه! بنابراین یه اسمی انتخاب کردم که هیچ ربطی به اسم و فامیلم نداشت و همون موقعها هم از yahoo messenger زیاد استفاده میکردم به همین خاطر الان تمام دوستام تو لیست این account دوم هستند. و بعد موقع وبلاگ نوشتن شد. خب از اسم و فامیل کامل که نمیشد استفاده کرد. اون account دوم هم حالا مخصوص خیلی آشناها شده بود و همش باهاش online بودم و نمیشد که هرکسی هم که وبلاگ رو میخونه بفهمه که من کی online هستم! و بعد gmail به بازار اومد و بعد هم که domain خودم رو گرفتم و اون هم باهاش کلی email هست.
و حالا به جز بدبختی چک کردن ۴-۵ تا email، مساله تصمیم گرفتن هم هست. اینکه به فلانی که میخوای email بزنی از کدوم یکی استفاده کنی، yahoo 360 رو با کدوم یکی بسازی، flickr رو با کدوم login کنی، …
شدیدا درکت میکنم! اونقدر آی دی و پسوردها زیاد شده و از بس یادم میرفت یک فایل درست کردم همه یوزر و پسوردها رو نوشتم توش!بدا به حال زمانی که این فایل لو بره! بعدش هم یک گیجی مزمن که نمی دونی آدرس کی رو تو کدوم میل باکس داری و …..
هووم من مطلق دركت ميكنم من چندتايي دامنه بنامم هستش از هر كدوم هم ميل دارم كلي حالا فكر علاوه بر اين ها از ياهو جي ميل البته هركدام فقط يكي!ولي با اينجال زياد گيج نميشم چون يكاري كردم همه منتقل شه به ميل جيميلم و توي اونجا چك ميكنم!
نكته احمقانه اينجاست كه عزيز دلم!!!همش به ميل ياهوم ميل مي فرسته و ميل ياهو در زمينه فوروارد مجل داره!