جابه جایی

ما بالاخره روز جمعه وسایل رو گذاشتیم تو کامیون و راه افتادیم. چون یکی از بچه‌ها هم از New Haven میومد که بهمون کمک کنه و کامیون جای دو نفر بیشتر نداشت من با قطار اومدم. بماند که از شانس من قطار وسط راه نیویورک یه جا همین‌طوری نیم‌ساعت وایساده بود و راه نمی‌رفت و من قطار به Princeton رو از دست دادم، و قطار یک ساعت بعد رو مجبور شدم بگیرم. علیرضا هم یه ۱۰ دقیقه‌ای از ۴ گذشته رسیده بود و اون مسوولی که کلیدها رو تحویل می‌داد رفته بود ولی خوشبختانه یکی اومد در رو برامون باز کرد و ما وسایل رو گذاشتیم تو. فقط مجبور بودیم بمونیم تو خونه که خب البته روجا مثل همیشه به دادمون رسید و برامون شام اورد. خوشبختانه همون شب هم مسوول آپارتمان‌ها اومد و بهمون کلیدها رو داد. فرداش رفتیم یه سری وسایل برای خونه خریدیم. شبش علیرضا برگشت که بره و ماشین خودمون رو بیاره. ولی وسط راه فهمیدیم که کلید ماشین رو خونه جا گذاشته. بنابراین فردا صبحش من با قطار رفتم که کلید رو ببرم و عصرش با ماشین با هم برگشتیم. نیست که دیروزش تو حول و ولای بار بردن و اینا بودیم اون‌قدر حس نکرده بودم که داریم می‌ریم ولی یکشنبه که با علیرضا با ماشین و با خیال راحت‌تر برگشتیم تازه احساسش کردیم. فکر می‌کردم من تا حالا چند بار جا به جا شده‌ام؟ از شیراز به تهران، از تهران به New Haven و حالا هم از New Haven به Princeton. واقعا ولی همشون سخت بوده‌ان ولی چیزیه که مخصوصا تو زندگی‌‌های اینجا آدم باید بهش عادت کنه.
تو این چند روز همش مشغول باز کردن جعبه‌ها و چیدن وسایل و نصب کردن و اینا بودیم. خیلی نگران این بودم که خونه چه جوری باشه چون ندیده بودیمش. ولی خوشبختانه خونه خوبیه. هم نقشه‌اش خوبه هم اینکه نو و ترتمیزه. تنها ایرادش اینه که یه مقدار دوره و اینترنت هم نداره. باید خودمون اینرتت بگیریم که بهمون گفته تا دوشنبه وقت ندارن بیان وصل کنن:( تلفن هم که دردسر مضاعف. می‌خواستیم دیگه موبایل بگیریم و تلفن ثابت نداشته باشیم. منم خیر سرم کلی تحقیقات کرده بودم و یه گوشی خوشگل هم پیدا کرده بودم روی آمازون. که همون روز اول سفارش دادیم. ولی از اون روز هزار تا بازی سرمون در آورده. صد بار بهشون زنگ زدم ولی هنوز معلوم نیست که چی می‌شه. دیگه انقدر اعصابم رو خورد کرده که اگه فردا نرسه cancelش می‌کنم و بی‌خیال گوشی خوشگل می‌شم و می‌رم از مغازه می‌گیرم. خلاصه فعلا راه ارتباطمون به دنیا خیلی کمه. وقتی درست شد بیشتر می‌نویسم (البته همین الان هم کم ننوشتم!)

3 thoughts on “جابه جایی

Comments are closed.