خب بالاخره خونه تکونی و خریدهای سفره هفتسین که گذاشته بودیم واسه روزهای آخر، تموم شد. البته خب هنوز یک سال نشده که اومدیم این خونه ولی وای بازم کلی کار بود. کلی چیزا بود که از سالهای قبل جمع شده بود. موقع تمیزکردن که میشه دلم میخواد همهچیز رو بریزم دور. وای مخصوصا کاغذها. اصلا نمیدونم با این قبضها باید چیکار کرد. اگه دست خودم باشه که میگم حداکثر قبض آخر رو باید نگه داشت ولی هی محافظهکاری میکنیم و یه نگه میداریم. بدتر از اون صورتحسابهای بانکی (درست گفتم اسمش رو؟). حتی اگه هم بخوای بندازی دور انقدر روش اطلاعات هست که میترسه آدم همینطوری بندازه دور. از این ریزکنهای کاغذ (Shredder) هم که ماشالله گرون. برای هرچیزی از اینترنت و گاز و برق و تلفن تا بیمهدرمانی و بیمه ماشین صدتا صدتا دفترچه و قراداد بهت میدن که عمرا نمیخونیشون ولی هی نگه میداری که شاید یه روز لازم شد.
تا یه شش هفت ساعت دیگه هم سال تحویل میشه. با اینکه اینجا الان برف نشسته ولی من هنوز ذهنم با اون سیستم فصلی بیشتر هماهنگه و واقعا الان خیلی احساس سال جدید رو دارم. امیدوارم که امسال سال خوبی باشه. واسه چیز خاصی نمیخوام آرزو کنم. فقط همین آرزوی کلی که همه شاد باشیم و یه سال پر از آرامش و خیال راحت باشه.
چه هفت سین خوشگلی!!!
سال نو مبارک باشه، پر باشه از شادی و خوشی. هفت سینتون چه خوشگله.
سال نو مبارک :)