اینجا بچهها یه مغازه عربی رو بهم معرفی کردن که یه چیزای ایرانی هم داره و بعضی وقتا هم گوجه سبز میاره. هفته پیش رفتیم متاسفانه دیر رسیدیم و تعطیل شده بود ولی یه هسته گوجه سبز افتاده بود تو پارکینگ. منم دیگه کلی غصه خوردم که دیگه از دستم رفت. امروز رفتیم بالاخره و گوجه سبز هم خریدیم. متاسفانه گرون بود و نمیشد مثل ایران اونقدر بخرم که دیگه تا سال دیگه هوسش رو نکنم. ولی خب همین قدرش هم بعد ۴ سال غنیمته!
Monthly Archives: April 2007
لاکپشتها
مقایسه تبلیغ و واقعیت
سیل و فرماندار
دو روزه اینجا داره پشت سر هم بارون میاد. زمین حسابی اشباع شده و آب رو زمین راه افتاده. کلی از جادهها بسته شدند. تو بعضی شهرها که آب تو خونه مردم هم رفته. دوروبر ما خوشبختانه از این اتفاقها نیافتاده ولی به خاطر بسته شدن راهها همه بار افتاده تو یه سری جاده خاص. امروز هم موقع رفتن، هم موقع برگشتن ترافیک میلیمتر به میلیمتر جلو میرفت. (کلاسها تعطیل نشده بود!)
اینم عکس دریاچه کنار خونه ماست که آبش بالا زده و ریخته تو جاده و جاده بسته شده.
بدبخت فرماندار ایالت هم تازه اومده سرکار. همین جمعه فرماندار قبلی تو یه تصادف خیلی سخت بوده و داغون شده. و حالا معاونش دو روزه بهجاش اومده.
خود این تصادف هم دو تا نکته جالب داره. اولا که تو ماشینش کسای دیگه هم بودن ولی اونا فقط کبود شدند. چون کمربند بسته بودند ولی فرماندار کمربند نبسته بوده و حالا دندههاش شکستن، پاش شکسته و معلوم نیست کی از بخش مراقبتهای ویژه بیرون بیاد. قابل توجه کسایی که فکر میکنن اتفاق فقط برای دیگران میافته.
یه نکته دیگه هم اینکه فرماندار داشته میرفته برای یه جلسه که با Don Imus (مجری برنامه رادیویی) و اعضای تیم دختران بسکتبال دانشگاه Rutgers که دعوایی رو که شده بود سر حرف نژادپرستانهای که این مجریه به دخترای تیم بسکتبال گفته بود رو فیصله بده که بیچاره این تصادف ناجور رو کرده.