این یکشنبه برنامه This Week که من خیلی طرفدارشم، با Barack Obama مصاحبه میکرد. یه جاش که من خیلی از جوابش خوشم اومد این بود که بهش گفت که برادر زنت (شاید هم شوهرخواهر) گفته که تو در سالهای ۹۰ به رییسجمهوری فکر میکردی. گفت ممکنه راجع بهش حرف زده باشم ولی نکته جالب اینه که الان همه من رو از دریچه شخصی که الان هستم میبینند. مثلا معلم مدرسهام گفته بوده که من خیلی درسخون بودم درصورتی که من خیلی شیطون بودم ولی اون الان من رو میبینه و این رو میگه.
خیلی حرفش درسته به نظرم. ما حتی خودمون هم کارهای خودمون رو از دریچه الانمون میبینیم. مثلا من خودم رو واسه خیلی تصمیمهای گذشتهام سرزنش میکنم ولی واقعیتش اینه که حداقل بعضیهاش اگه مثلا نمیاومدم آمریکا، یا ازدواج نمیکردم یا کلا مسیر زندگیام طور دیگهای بود میتونست خیلی هم تصمیمهای خوبی باشه.
Monthly Archives: May 2007
لانه پرنده
ضد spam
یه مدت خیلی کامنت spam به وبلاگم زیاد شده بود و داشت دیوانهام میکرد. به همین خاطر دوباره از این کدها گذاشتم که باید وارد بشه تا قبول کنه نظر رو. تا جایی که خودم امتحان کردم کار میکرد. اگه به نظرتون مشکلی داشت بهم بگید.
راز بقا
به خاطر دریاچهای که نزدیک خونهمون هست کلی هم غاز داریم که دایم در حال چریدن هستند! یکیشون بچهدار شده و خیلی بچههای نازی داره که همش پشت سرش بدو بدو میکنن.
عکسش خیلی خوب نشده چون نمیتونستم خیلی بهشون نزدیک بشم.
من خیلی ید طولایی در کشتن گل و گیاه دارم. گفتیم این دفعه به جای گل، از همین گیاههای بهقول معروف آپارتمانی بگیریم که فقط سبزن. آویزونش کردیم تو ایوون و هر روز هم آب بهش میدادیم و خلاصه آینده روشنی داشت. حالا دیروز از بیرون که اومدیم دیدیم یه پرندههای سینه سرخ خوشگلی اومدن تو گلدون ما لونه گذاشتند. حالا دیگه آب نمیتونیم بدیم به گلدونمون. تازه انقدر هم ترسو هستند که نمیذارن ازشون عکس بگیریم. امیدوارم کم کم به ما عادت کنند تا بتونم ازشون عکس بگیرم و بذارم اینجا.