راز بقا

به خاطر دریاچه‌ای که نزدیک خونه‌مون هست کلی هم غاز داریم که دایم در حال چریدن هستند! یکیشون بچه‌دار شده و خیلی بچه‌های نازی داره که همش پشت سرش بدو بدو می‌کنن.
عکسش خیلی خوب نشده چون نمی‌تونستم خیلی بهشون نزدیک بشم.

DCP_3205_small.JPG

من خیلی ید طولایی در کشتن گل و گیاه دارم. گفتیم این دفعه به جای گل، از همین گیاه‌های به‌قول معروف آپارتمانی بگیریم که فقط سبزن. آویزونش کردیم تو ایوون و هر روز هم آب بهش می‌دادیم و خلاصه آینده روشنی داشت. حالا دیروز از بیرون که اومدیم دیدیم یه پرنده‌های سینه سرخ خوشگلی اومدن تو گلدون ما لونه گذاشتند. حالا دیگه آب نمی‌تونیم بدیم به گلدونمون. تازه انقدر هم ترسو هستند که نمی‌ذارن ازشون عکس بگیریم. امیدوارم کم کم به ما عادت کنند تا بتونم ازشون عکس بگیرم و بذارم اینجا.

3 thoughts on “راز بقا

  1. معصوم

    سلام من مدتی هست که وبلاگتون رو میخونم لطفا بیشتر از زندگی در اونجا بنویسید و به من هم سر بزنید و نظر بدید.

  2. Ng

    حالا چه بلایی سر گیاهتون می آد؟ خشک می شه از بی آبی؟ بنظر من پرندهه رو بندازید بیرون! اول خونه گیاهه بوده! گناه داره چون صدای در نمی اد و مثل پرنده خوشگل و سینه سرخ نیست از تشنگی بمیره!

  3. بهار

    چقدر قشنگ. امیدوارم بارون کار آب دادن به گلدونتون رو انجام بده. خوش به حالتون :)

Comments are closed.