می‌خواستم برای هفته آخر کلاس‌ها بنویسم ولی وقت نشد یعنی یکی دو خط نوشتم ولی بعد تمرین و اینا نذاشت تمومش کنم. می‌خواستم بگم چه زود گذشت اون روزهای اول که هی اومدم نوشتم هفته اول، هفته دوم. جمعه آخرین کلاس ترم اول رو رفتم. یه هفته تعطیلیم و بعدش امتحان‌ها شروع می‌شه. اونم دو هفته است و بعدش برای یه مدت که فعلا معلوم نیست چقدر می‌رم خونه. خونه فعلی دیگه یعنی پرینستون.
یه عالم چیز می‌خوام بنویسم، از گروه موزیک دانشگاه که اومدن تو ساختمون ما آهنگ‌های دانشگاه رو زدن، از مسابقه روبات‌ها که تو ساختمونمون بود، از مهمونی دانشکده که امروز رفتم، از جمع‌بندی ترمی که گذشت، …. ولی هنوز کلی کار دارم، برای فردا باید تمرین تحویل بدم و پروژه یه درس دیگه رو هم باید شروع کنم که که فقط ۱۰ روز وقت هست و یه عالم کار، درس خوندن برای امتحان هم که هست.
خلاصه منتظر باشید که یواش یواش میام تعریف می‌کنم.
فعلا عکس غذای مهمونی امشب رو می‌ذارم اینجا تا بعد.
looks yammm:)
good luck on your exams.
——————-
رویا:مرسی. واقعا به همه آرزوهای خوب احتیاج دارم این روزا.
سلام رویا جان. مممم بشقاب غذایت خیلی هوس انگیز بود و گرسنه ام شد! اون سبزی ها کباب شده اند؟
امیدوارم در امتحاناتت یکسره موفق باشی عزیزم. من هم که امتحان ندارم با سر و جان منتظر ۱۱ روز تعطیلی بین کریسمس و سال نو هستم که کمی بخوابم. سال گذشته هم البته به همین خیال خام بودم تا میهمان ناخوانده ای ناگهان روز قبل از کریسمس وارد شد و یک ماه میهمان من بود و من گرفتار قضیهء چی فکر می کردیم و چی شد شدم! هر روز تعطیلاتم را به میهمانداری گذراندم تا تمام شد و من سر کار برگشتم اما میهمانم روزها در منزلم می خوابید! البته دوستش هم داشتم اما اصلا در برنامه ریزی من نبود و من خسته تر از وقتی کارم تعطیل شده بود، سر کار برگشتم.
شاد و سربلند باش رویا جان.
——————-
رویا: مرسی از آرزوی خوب. سبزی‌ها یه مقدارش سالاد معمولیه. یه مقدارش قلفل دلمه‌ای کباب‌شده. آخ که من هم حسابی برای این چند مدت برنامه‌ریزی کرده‌ام. و حتی اگه مهمون ناخوانده هم نداشته باشیم بعید می‌دونم به همش برسم! هم می‌خوام استراحت کنم، هم دوستایی که این مدت ندیدمشون رو ببینم که حسابی دلم تنگ شده، هم یه سه چهار روز مهمون از ساحل غربی! (ولایت شما) داریم و هم می‌خوام برای پروژه ترم دیگه آماده بشم!!!
وای چه عکس خوشگل و خوشمزه ای :)
امتحان ها و تحویل پروژه ها هم امیدوارم خیلی خوب پیش بره….
بعدش این مرغه یا مایه که کباب شده؟! :D
———————-
رویا: اون مرغه و حقیقتش اینه که نخوردمش و نمی‌دونم چه مزه‌ای می‌داد!
وای رویا، هربار وبلاگتو باز می کنم گشنه ام می شه!
———————-
رویا: غذا انگار تو عکس بهتر از واقعیتش افتاده!مطمئن باش به پای معمولی‌ترین غذاهای ایرانی هم نمی‌رسید.