همچین با خوشخیالی اومدم اینجا نوشتم که این هفته تعطیلیم و و هفته بعدی امتحاناست. یهو دیروز فهمیدم که نهخیر. اولین امتحان همین پنجشنبه است و هفته بعدی امتحاناست. اگه فقط امتحان بود اونقدر غصهای نداشتم. چون با این همه تمرینی که حل کردیم دیگه هرچی می تونستم یاد گرفتم و واقعا خوندن دیگه دردی دوا نمیکنه از گندهایی که تو امتحانها میزنم. بدبختی عظیم این درس Machine Learning ه که یه پروژه حسابی داده که باید انجام بدیم روز آخر امتحانها تحویل بدیم. واقعا چی فکر میکنه رو نمیدونم.
انصافا وقتی مقدار کار اینجا رو میبینم و مقدار درس خوندن ملت رو میگم ما ایران چی کار میکردیم جز وقت تلف کردن؟ یه شب تا ساعت ۲ نصفه شب دانشگاه بودم. تو سایت کامپیوتر خودمون که پر بود. تمام طبقه پایین ملت نشسته بودن. واقعا دلم میخواست یه عکس میگرفتم اینجا میذاشتم متاسفانه دوربین همرام نبود. بعدش دیگه چون اتوبوسی به خونه نبود پیاده رفتم. تو خیابون هم پر آدم بودکه کتاب و جزوه به بغل از اینور به اون ور میرفتن. آهان یادم رفت بگم که شنبه بود و موقع امتحانها هم نبود.
من فکم افتاد زمین! شنبه بوده و موقع امتحانات هم نبود؟!!! اووووه……. واقعا به معنای واقعی کلمه کف کردم!! :o