جالبه که انگار من بیکار شدم وب لاگ نوشتنم تعطیل شد. حتی تولد وبلاگم رو هم یادم رفت:(
درست روز آخرین امتحانم یعنی ۱۳ دسامبر (۲۲ آذر) ۶ سال تمام وبلاگ نوشتم. فکر کنم مثل خیلی کارهای دیگهام (یعنی همهاش) توش حرفهای نشدم. ولی خب بازم مثل همه چیزهای دیگه یه قسمتی از شخصیتمه دیگه.
یکی از مهمترین دلایل کم نوشتنم تو این مدت شاید تلویزیون باشه. نمیدونم این حرف رو قبلا گفتم یا نه ولی من تو ایران نسبتا زیاد تلویزیون نگاه میکردم و هیچوقت مامان بابام نگفتن به ما که نگاه نکنید و احساس میکنم که ضرری هم نکردیم و شاید نفع هم کردیم و یه اطلاعات عمومیای کسب میکردیم. به همین خاطر همیشه میخوام فکر کنم که بابا تلویزیون همچین بد هم نیست ولی تازگی میبینم انصافا بیشتر وقت تلف کردنه. خب البته خیلی چیزا فرق کرده. یکیاش این که تلویزیون ایران مخصوصا زمان بچگی ما اصلا چند ساعت مگه برنامه داشت؟ خودش مجبورت میکرد بری یه ساعتهایی به کارای دیگهات برسی ولی اینجا ۲۴ ساعت یه چیزی هست نگاه کنی.
یه تفاوت دیگه اینه که اون زمان اینترنتی در کار نبود که منبع اطلاعات و اخبار باشه. روزنامه و مجله ما همیشه میخوندیم ولی معمولا اخبار اول تو تلویزیون گفته میشد بعد چاپ میشد. ولی الان خود برنامههای تلویزیون منبعشون شده ویدیوهای youtube . هنوز هم خیلی چیزا میبینم تو تلویزیون که از جای دیگه نمیتونستم بفهمم. اتفاقا چیزی که میخوام فردا راجع بهش بنویسم از تلویزیون دیدم. ولی کم کم دارم به این نتیجه میرسم که ضررش بیشتر ار نفعش شده. الان که تعطیلاته ولی سال دیگه یه فکری به حال این تلویزیون میکنم!