فیس‌بوک، وب‌لاگ، توییتر؟ ادامه

می‌دونم قرار بود فردای مطلب قبل بنویسم و نوشتم هم. ولی اون چیزی که می‌خواستم نشد. هی بهش فکر کردم ولی بهتر از این نمی‌تونم بنویسم. ببخشید که خیلی پراکنده است. اگه مخالفین بنویسید حتما. تو بحث کردن شاید بهتر بتونم توضیح بدم چی می‌‌خوام بگم.

این جمله رو خیلی شنیدیم و شاید خودمون هم گفته باشیم که ترجیح می‌دیم آدم‌ها جلوی خودمون حرفشون رو بزنن تا اینکه پشت سرمون. ولی فکر می‌کنم که در نهانمون این‌طوری نیستیم. البته حالت ایده‌آل برای هرکسی اینه که همه اطرافیانش بپرستندنش ولی در واقع تا وقتی که نفهمیدیم که دیگران راجع به ما نظرشون چیه خیالمون راحته.

ربطش به مطلب قبلیم چی بود؟ Ng تو کامنتش دقیقا چیزی که من می‌خواستم بگم رو گفته بود: «وبلاگ و تعریف ها، برای آدم های خاصه. کسانی که یا اصلا نمی بینمشون و نمیشناسم و یا کسانی که اینقدر جنبه دارن که می دونم توی رابطه وبلاگ رو به روم نمیارن و اعصابم رو داغون نمی کنن!»

جیرجیرک هم نوشته بود که براش جالب بوده که تو یه mailing-list‌ تا وقتی با اونایی که فعال هستند راحتیم حضور بقیه رو نادیده می‌گیریم. یا مثلا وقت وب‌لاگ نوشتن با اینکه اگه بهش فکر کنیم هزارتا آدم آشنا و ناآشنا وب‌لاگ آدم رو می‌خونند راحت حرفایی رو می‌زنیم که اگه تو جمعی باشیم که یکی از اون‌ها هم هستند اون حرفا رو نمی‌زنیم.

وب‌لاگ به نظر من هنوز هم با وجود کامنت تا حد زیادی یه رابطه یک طرفه است و به ما اجازه کنترل رو شخصیتی که می‌خواهیم از خودمون بسازیم رو می‌ده. تو وب‌لاگ این منم که تصمیم می‌گیرم که چه چیزی از خودم رو به اشتراک بگذارم. و معمولا یه توافق جمعی هم وجود داره که نباید اون‌جا سوال خصوصی کرد. یا حتی راجع به متنی که مبهم نوشته شده پرس و جو کرد.دیگه چه برسه به چیزی که اون‌جا نوشته نشده.

اما فیس‌بوک و بقیه این شبکه‌های اجتماعی اصلا برای همین طراحی شدند که نزدیک باشن به روابط دنیای بیرون. این که مسوولیت رابطه‌ها دو طرفه است. اگه کسی statusش باشه من امروز غصه‌دارم فوری کلی کامنت براش گذاشته می‌شه که ا چی شده؟ آدم‌ها از هم دیگه می‌پزسن که فلان رابطه‌شون در چه حاله یا نمره فلان امتحانشون چند شده.

نه اینکه بد باشه اتفاقا خیلی هم خوبه. ولی خب برای من که آدم خودخواهیم و در ضمن در روابط اجتماعی افتضاح،  هنوز وب‌لاگ توجیه شده است و فیس‌بوک دیگه چاره‌ای ازش نیست!

4 thoughts on “فیس‌بوک، وب‌لاگ، توییتر؟ ادامه

  1. maryam

    age mishod facebook ro ham shabihe donyaye vaghei besazan khub bud, intori ke ye seri adama ro adam hamishe tu kuche mibine o dakhele khune rah nemide, ye seriaa mehmun mian khuneye adam vali dakhele private room nemishan, hamkelasiaa hamishe tu madrese mimunan va dustaye khub hastan ke mitunan hame ja vared beshan o hame chizo bekhunan. manam hamash az in a’saab khurdish mitarsam. .

  2. Ng

    چه جالب… راست می گی…. به این فرق وبلاگ و فیس بوگ توجه نکرده بودم. شاید یه دلیلش این باشه که ما اینجا به صورت ناشناس می نویسیم و اونجا با اسم حقیقی هستیم. البته خودم رو میگم! کسانی هستن که تو وبلاگشون با اسم حقیقی می نویسن ولی باز این قانون نانوشته «نپرسدن» براشون صدق میکنه. شاید باید بگذره… در دنیای وبلاگی هم تا جایی که من یادم میاد اولش اینجوری نبود که کسی نپرسه، همه پرسیدن و کسی جواب نداد و این قانون نانوشته به تصویب رسید! هنوز هم به وبلاگ من کسانی میان که این قانون رو چون تازه وارد هستن رعایت نمیکنند و سوالات خصوصی می پرسن… شاید بشه در دنیای فیس بوک هم این قانون رو با جواب مردم رو ندادن به وجود آورد! ;)

  3. Anonymous

    vali be nazaram age adam (nashenas )too weblog kasi ke roozmare hasho minevise o koli ham ashna o doost dare nazar bezar momkene nakhaste admin ehsas kone ke amniyat nadare weblogesh …man ye bar in karo kardam hala nemidoonam vaghean che tor mazerat khahi konam !!!

Comments are closed.