پراکنده‌گویی در مورد زنان – برداشت دو

فکر می‌کردم پست قبلی بیشتر تحویل گرفته بشه و نظر بدین راجع بهش. ولی خب شاید چون طولانی بود و مخصوصا ترجمه من لحنش رو مصنوعی کرده بود حوصله‌تون سر رفت. البته کسایی که خوندین و نظر دادین باید بهتون یه نشان تقدیر تقدیم کنم . از اول فکر کرده بودم که خودم خلاصه‌ش کنم ولی چون تا حدی به نظرم موضوع بحث‌برانگیزی بود می‌خواستم با لحن و جمله‌های خود نویسنده باشه. ولی حالا برای اینکه یه شانس دوباره‌ای بهش بدم خلاصه‌اش رو می‌نویسم:

Clay Shirky که سال‌هاست تو دانشگاه نیویورک درس می‌ده تو این متن از مشاهداتش راجع به تفاوت رفتارهای زن‌ها و مردها در تعریف کردن از خودشون و جلو انداختن خودشون برای کارها گفته. اینکه با وجود تقریبا برابر بودن تعداد دخترها و پسرها در دانشگاه و هم‌سطح بودن تواناهایی‌هاشون در آخر پسرها مشهورتر می‌شند. چرا؟ چون دخترها بلد نیستند در تعریف از خودشون اغراق کنند.

در اغراق کردن راجع به تواناهایی شخصی همیشه مقداری از دروغ هست. اینکه در رزومه‌ت ادعا کنی که کاری رو بلدی که در واقع بلد نیستی دروغه و کار خلافی حساب می‌شه. زن‌ها از این دروغ‌ها کمتر می‌گند و به همین دلیل هم تعداد زن‌ها در لیست خلاف‌کارهای دنیا کمه ولی شاید به همین دلیل در لیست کسایی که کارهای خیلی بزرگی در دنیا انجام دادن و مشهور شدند هم کمه. زن‌ها حتی در مقیاس خیلی کوچیک‌تر و وقتی موقعیت طلب می‌کنه هم باز نمی‌تونند مقدار کمی راجع به خودشون اغراق کنند.

ولی چرا اصلا این جور آدم‌هایی که در تعریف از خودشون اغراق می‌کنند موفق‌تر می‌شوند؟ اول از همه که خب این‌جور آدم‌ها بیشتر به چشم می‌آیند، ولی کسی که در حالی که ۱۰۰ درصد مطمئن نیست می‌تونه کاری رو انجام بده، خودش رو جلو می‌اندازه برای انجام اون کار نشون می‌ده که انقدر به اون کار علاقه داره که حاضره ریسک شکست رو هم بپذیره. این رفتار چیزیه که خیلی در محیط‌‌های کاری مطلوبه. چون هم‌چین کسی فوری وسط کارش اگه به مشکل برخورد یا مثلا اگه دیگران بهش گفتن که کارش احمقانه‌ است به خودش شک نمی‌کنه. بلکه احتمالا با همون اعتماد می‌تونه دیگران رو هم راضی کنه.

شاید بعضی‌ها بگن که می‌شه زن‌ها نسبت به خودشون و کارشون اعتماد به نفس داشته باشن ولی مثل خیلی از مردها مثل یه آدم گنده دماغ و از خودراضی به نظر نیان. ولی مساله اینه که به محض اینکه کسی بگه که من بهترین کس برای انجام فلان کار هستم دیگرانی هستند که بهش خواهند گفت که عجب آدم عوضی‌ و از خودراضی‌ایه. اگه زن‌ها بخواهند هرکاری رو که می‌خواهند انجام بدهند، و فرصت‌های بیشتری برای تجربه کارهای جالب جلوی روشون قرار بگیره، باید دور اینکه دیگران بهشون چی می‌گن یا چی راجع بهشون می‌گند رو خط بکشند.

و آخر اینکه ما به مردها می‌گیم که مثلا باید شنونده‌های بهتری یاشن، یا مثلا احساساتشون رو بیشتر برزو بدن یا به زن‌ها ورزش‌های رزمی یاد می‌دیم که در برایر خطرها از خودشون دفاع کنن. چرا نباید به زن‌ها این رو هم یاد بدیم که از خودشون تعریف کنند و حتی اغراق کنند؟

10 thoughts on “پراکنده‌گویی در مورد زنان – برداشت دو

  1. jeerjeerak

    i just came to say that i did read your previous post and i liked the concept and that blog enty. i just didn’t have time to gather my thoughts and comment on it. !

  2. jeerjeerak

    ok, just some random thought that crossed my mind. did you watch sex and the city? Samanta there is a character that does have this outspoken-ness and self-esteem , but what is the general conception of her character? a bit**. the society’s unwelcoming reaction towards “bold” women is not a small factor.

  3. B B

    به نظر من که اگر کسی بخواهد چنین چیزی رو بخونه باید آنقدر حوصله داشته باشه که متن اصلی رو بخونه. خیلی ممنون بابت هر دو تا متن. من که از متن اصلی خیلی لذت بردم

  4. ali

    آیا میشه به این صورت هم گفت که مردها “جسارت” بیشتری در انجام کاری که قبلا تجربه ای در آن نداشتند دارند؟ و آیا به همین دلیل نیست که اونها در لیست افراد مشهور بیشتر هستند!
    و نمی تونم جمله آخر این خلاصه یا در نوشته کامل را درک کنم ، که اگر زنها بخواهند موفق باشند باید اغراق یا دروغ بگویند!!!
    ممنون بابت متن و خلاصه

  5. neda

    من همیشه این مشکل تعریف از خود کردن رو داشتم. شاید حتی بیشتر، در واقع اعتماد به نفسم خیلی کمه. اینجا هم دیدم آدم ها یک چیزهایی توی رزومه شون می نویسند که چشم های آدم گرد می شود.
    اما این مقاله برای من یکمی عجیب بود، از این نظر که مثلا خیلی جاها کلی مصاحبه و امتحان و اینها هست برای استخدام شدن، اینکه تا حد زیادی واقعا کارفرما سطح سواد و تجربهء طرف رو می فهمد. فارغ از اینکه اون آدم از خودش زیاد تعریف کرده باشد. قبول دارم چه توی امتحان چه مصاحبه اگر اعتماد به نفست زیاد باشد خوب خیلی موثره. اما نه اینکه کسی به صرف تعریف زیادی از خودش توی کاری خیلی موفق بشد.

  6. neda

    من متاسفانه تا دیروز فرصت خوندن این نوشته رو نداشتم. اما از دیروز که خوندم همینطور تو فکرشم، فکر کنم به زودی یه مطلب راجع بهش بنویسم.
    خیلی جالب بود واسم در مجموع. در مورد من که صدق می کنه.

  7. mina

    برای ترجمه ممنون برای من خوب بود منتظرم تا ترجمه‌های خوب دیگری ازتون بخونم

  8. بهار

    اين كه آدم بتونه خودش رو خوب پرزنت كنه خيلي مهمه من اين حرف رو كاملاً قبول دارم مخصوصاً‌در محيط هاي كاري .و البته بخش عمده اي از اين قضيه به اعتماد به نفس برمي گرده

  9. Sara

    Salam roya jun
    man belakhare internete khub dar shodam :) kheyli mozoe jalebi bud, man ke ta be hal baram mogheiyat haye ALI pish umade vali faghat chon tu interview natunestam eghragh ke sahle faghat begam man in karo mitunam bokonam, mogheiyatha ro az dast dadam vali fek mikonam dokhtara daran behtar o behtar mishan, makhsusan tu iran kash manam betunam ye zare behtar besham :) sara

  10. پرندیس

    وای من چقدر تحت تاثیر قرار گرفتم….چقدر درباره من درست بود…
    و ممنون از ترجمه ی شما چون به خواننده فرصت دادی خودش برداشت کنه(ترجمه ی اول) و واسه آدم تنبلی که انگیلیسی خوندش براش مرگ واقعا عالی بود..

Comments are closed.