من هیچوقت اهل فوتبال دیدن درست و حسابی نبودهام ولی موقع جامجهانی بازیها رو دنبال میکنم. کسایی که دنبال میکنند بازیها رو حتما اون صحنه دقیقه آخر بازی اوروگوئه و غنا رو دیدن یا راجع بهش شنیدن. یکی از بازیکنهای اوروگوئه توپی رو به طور حتم داشت گل میشد در دقیقه آخر بازی با دست گرفت و نگذاشت گل بشه. قاعدتا خطا کرده بود و کارت قرمز گرفت و اخراج شد. علاوه بر جریمه شدن خودش غنا باید یک پنالتی میزد که نتونست بزنه. بعد هم که بازی به ضربههای پنالتی کشیده شد و اوروگوئه برنده شد و به مرحله بعد رفت.
خیلی بعدش راجع به این حرکت بحث شد. خیلیها خوششون اومده از این کار که خیلی هوشمندانه بوده. بعضیها میگفتند که غیر اخلاقی بوده. فرداش حتی تحلیلگرای بازیها درمورد این بحث کردن و مثلا کلینزمن میگفت که همه اتفاقایی که افتاده در چارچوب قانون بوده و طرف یه خطا کرده و براش هم جریمه شده. به نظر شما این جمله درسته؟ یعنی قانون به ما اجازه میده که خطا کنیم و بعد جریمه خطامون رو بپردازیم؟
از نظر اخلاقی چی؟ شما کدوم طرفی فکر میکنید؟ فکر میکنید این کار اخلاقی بوده؟ در بازی کار غیر قانونی کردن و گفتن اینکه من طبعات این کار رو میپذیرم اخلاقیه؟
حالا تعمیم دادن بازی به زندگی چی؟ اینکه تو کار غیرقانونی انجام بدی و بگی که من ریسک اینکه منو بگیرن رو میپذیرم چی؟
توی این مورد خب چون حواس همه به گل بود خب واضح بود که خطای طرف رو میگیرن و این ریسک براش خیلی هم بالا بود. ولی تو خیلی از بازی (شاید همه بازیها) کلی خطای دیگه انجام میشه که داور نمیبینه و هیچ جریمهای هم دنبالش نیست. در این صورت چی؟ باز هم اخلاقیه؟
خیلی نکته و پست خوبی بود: فقط یه نکته کوچولو اینه که مساله فقط ریسک مجازات نیست: مساله اینه که ایا اون مجازات به نتیجهُ و هدفی که من نوعی براش خطا کردم می ارزد یا نه؟
حالا خطای او به هدف اش و به مجازات میارزیده و حتی توجیه اخلاقی هم پیدا میکنه. بالاخره اخلاقیات (مورال) هم تابعی از همین ریسک ها و ارزیدن ها هستند. یعنی طرف میگه بردن تیم من مهم تره و حتی توجیه میکنه که خطای او فداکاری بوده و اخلاقی تر بوده.
حالا مثالی که از پست تو به ذهن من اومده و من رو بیشتر با سوال اخلاق و ریسک مجازات درگیر کرده، مثال کپی رایت کتاب های و اهنگ های دیجیتال و جیب دانشجوییه که خودت هم چند وقت پیش یه پستی راجع بهش نوشته بودی.
یه چیز کوچیک دیگه هم تفاوت ولیوز، مورال و اتیکس هست: یعنی تفاوت ارزش های اخلاقی، اخلاق و فلسفه اخلاق است که خوب با سوالی که تو مطرح کردی مهمتر هم میشود
…
چقدر حرف زدم …
موافقم که ارزیدن مجازات به خطا خیلی مهمه و مثلا آدم برای نجات جونش ممکنه خیلی از خطاها رو مرتکب بشه و اخلاقی هم باشه. ولی اگه فقط بحث ارزیدن برای خود شخص نمیتونه معیار باشه. چون اصلا خیلی وقتا این معیارهای خلاف و اینا رو برای محافظت جامعه در نظر میگیریم و نه خود شخص. اینگه گفتم اگه کسی خطا رو نگیره اون وقت دیگه تو صددرصد موارد میتونی بگی خب میارزیده چون هیچ جریمهای هم متحمل نشدی.
یک مساله ای که هست اینکه “خطا کردن” جزئی از فوتبال هست. کاری که بازیکن اروگوئه کرد، خطا بود ولی اگر بخواهیم بگوییم غیراخلاقی بدانیم اش اونوقت بقیهء خطاهای بازی رو هم باید غیراخلاقی بدانیم.
توی این جام جهانی کاری که به نظرم واقعا کار غیراخلاقی و زننده هست، فیلم بازی کردن بازیکن هاست. یعنی منم با این حافظهء بدم دست کم دو تا اخراج رو همین الان یادم میآد که داور به صرف اینکه یک بازیکنی فیلم بازی کرد و گولش زد کارت قرمز داد و بازیکن مقابلش رو اخراج کرد.
خب من فکر میکنم به هر حال کسی که هر کار غیر قانونی رو توی بازی انجام میده کار غیر اخلاقی انجام داده. و فکر کنم هیچوقت به کسی که خطاهای کوچیک هم مرتکب میشه آفرین نمیگن. اینکه این مثال رو زدم برای همین بود که به این یکی آفرین میگن. (خودم هم شاید بگمها!)
سوالای که برای من پیش میآید این است که اصلا چطوری میتوان پای اخلاق را به یک بازی وارد کرد. بازی یک سری قوانین دارد، ورود به آن بازی هم کاملا اختیاری است، و تا وقتی در چارچوب قوانین بازی عمل میشود صحبت از اخلاق معنادار نیست (یا دستکم من نمیفهمم چرا باید معنادار باشد). به نظرم موضوع اخلاق در بازی وقتی مطرح میشود که حرکتی انجام شود که جزو حرکتهای مربوط به بازی نبوده است.
مثال حرکت غیراخلاقی در فوتبال، از نظرم، این است که مثلا کسای بازیکن طرف مقابل را پیش از بازی مسموم کند، یا اصلا سادهتر در بازی جنگ روانی راه بیندازد و به او توهین کند. چنین کاری نه جزو حرکتهای ممکن در بازیی فوتبال است و نه در قوانین به طور مشخص چیزی دربارهاش گفته شده است (یا دستکم فرض کنیم گفته نشده است).
به عنوان مثال دیگر به بازیی شطرنج نگاه کنیم. دستزدن به مهره، حرکت دادن آن و بعد دوباره بازگرداندن به مکان اول جزو حرکتهای ممکن بازی نیست و اگر کسای چنین کند، جریمه میشود (بازی را میبازد یا مجبور میکنند به حرکت اول باز گردد یا هر چیزی). چرا باید تصور کنیم که چنین کاری غیراخلاقی است؟ عوضاش کار غیراخلاقی این است که مثلا یک بازیکن با مشت به صورت طرف دیگر بکوبد و مهرههایاش را دلبهخواه حرکت دهد.
(واضح است که مثالهایام را سعی کردهام اغراقآمیز انتخاب کنم که شک و شبهه کمتر پیش بیاید.)
حالا این یک سطح تحلیل. سطح دیگر این است که اصلا «اخلاق» چه معنایی میدهد که بخواهیم دربارهی اخلاقی یا غیراخلاقیبودن چیزی یا حتی امکان صحبت دربارهی اخلاق یا غیراخلاقیبودن چیزهایی صحبت کنیم. پاسخ خیلی مشخصای برای این سوال ندارم.
مرسی از نکتهای گه گفتی که منو کلی به فکر انداخت.
به نظر من بحث اخلاق در بازی بحث واردیه. اگه نبود که تو بازیها کاپ اخلاق نمیدادند!
شاید تو فارسیه که اخلاق برای ما کلمه خوش اخلاق و بد اخلاق رو به ذهن میاره ولی وقتی حرف از فلسفه اخلاق میزنیم همون ethics منظورمونه و ethics و بحث کردن سر اینکه چه کاری درست و چه کاری غلطه در همه جنبههای زندگی و از جمله در بازی مطرحه.
اینکه چیزی در قانون بازی تعریف شده اون رو جزو بازی نمیکنه. من میتونم با فلسفههای اخلاقی متفاوتی وارد بک بازی اختیاری با قوانین خاص خودش بشم. برای تقلب در بازیهای مختلف قوانینی وجود داره و آدمها با توجه به فلسفه اخلاقی خودشون انتخاب میکنن که اون تقلبها رو بکنن یا نکنن.
یعنی اگر مثلا من در بازی شطرنج با یک آدم نابینا به مهرهای دست بزنم ولی بعد برش گردونم و خب حریف من نفهمه که من این کار رو کردم آیا کار من غیر اخلاقی نیست؟
خوب البته هر وقت چراغ وبلاگت توی گودر روشن میشه با خودم میگم بدو که بچه به دنیا اومد، بعد که میبینم موضوع فوتباله یه کم خیط میشم!
اما در مورد این به نظرم جریمه برای اینه که ملت کار خلاف قانون رو انجام ندن، یعنی اوضاع جوری بشه که ضرر جریمه از سود کار خلاف بیشتر باشه و فرد خاطی انگیزه ی کمتری برای خلاف کردن داشته باشه.
اولا که به نظرم بطور عام کار خلاف کردن و جریمه پرداختن کار درستی نیست و خلاف اخلاقه. ثانیا توی مواردی مثل این یه کمیته ای برای بررسی موارد خاص باید باشه که خاطی ای مثل این بازیکن رو چنان نقره داغ کنه که دیگرون حساب کار خودشون رو بکنن.
:))
هنوز مونده که خبر به دنیا اومدن بچه رو بدم. یعنی امیدوارم که سروقت (اولهای شهریور) باشه.
با جملههای بعدی کاملا موافقم.
آها! پس سر وقتش اوایل شهریوره … از حالا دارم تصور میکنم که داییش رو کوچیک کنیم چه شکلی میشه!
رویا: به نظر من سوال سختی است در حالت کلی ؛ ولی در این مورد خاص تقریبا واضح است که
بازیکن اروگويه قصد فریب داور را نداشته و کاملا در چارچوب قوانین بازی عمل کرده: قانونی که به یک بازیکن این اجازه را می دهد که وضعیت خطرناکی (در این جا فرصت گل) را با وضعیت خطرناک استانداردی (ضربه پنالتی) عوض کنه. (مقایسه کن با
گل مارادونا به انگلیس در جام ۱۹۸۶). حالا ممکن است که قوانین بازی طوری باشند که این تعویض به نظر غیرعادلانه برسه. خیلی از پنالتی ها در یک وضعیت کاملا غیر خطرناک به دست می آیند.
طوری که مثلا پنالتی جریمه سنگینی برای یک خطای هند بی مورد به نظر می آید. ولی اگر این در چارچوب قوانین بازی باشه برای من معلوم نیست که چرا باید غیر اخلاقی باشه.
نمیدونم چرا خطا کردن رو در چارچوب قوانین بازی میدونی. اینکه خطایی از قبل پیشبینی شده باشه و براش جریمه در نظر گرفته شده باشه دلیل نمیشه که جزو بازی بشه. اینکه کسی خظایی رو انجام بده و سعی در پنهان کردنش داشته باشه (که خب اکثرا سعی میکنن این کار رو بکنن مگر اینکه چارهای نداشته باشن) به نظر من در اصل خطا بودنش تغییری ایجاد نمیکنه.
مثلا به نظر تو پارک کردن در جای غیرقانونی در چارچوب قوانین راهنمایی رانندگی هست؟
منم اولش فکر میکردم که یک خطای معمولیه و یه جریمهای داره، ولی الان فکر میکنم غیر اخلاقی بود چون به عمد بود، یعنی خب مثلا میتونی از پشت تکل بری و بزنی پای طرفو نابود کنی، نهایتان اخراج میشی، ولی سرنوشت یک نفرو عوض کردی، اینجا هم به عمد بودن قضیه به نظر من غیر اخلقیه. چون حتا اگه بغیر عمد هم دستش میخورد، کارت داشت و پنالتی بود. در بازی که خب میشه گفت غیر اخلاقی بود، ولی توی زندگی خیلی فرق میکنه، پشت هر عملی و هر اتفاقی هزار تا چیز دیگه هست که تعریف اخلاق رو در هر لحظه تغییر میده. توی بازی ولی اینطور نیست، اخلاق همیشه ثابته.
با این نکته عمد و غیر عمدت خیلی موافقم.
به نظر من خیلی مهم است که اخلاقیات را از قوانین تا حد ممکن جدا نگه داشت. یعنی این که هر چند که موقع تصویب قوانین با توجه به اخلاق آنها را وضع میکنیم ولی موقع اجرا باید از قضاوت بر اساس اخلاق پرهیز کرد و صرفا متن قانون را اجرا کرد. مثلا در این مورد به نظر من کاملا غلط بود اگه که بازیکن اروگوئه بیشتر از اون چیزی که از متن صریح قوانین برمیاد جریمه بشه. یک دلیل حرفم که خیلی دیگه هم گفته بودند این است که اخلاق به شدت نسبی است و راستش تجربه تاریخی هم نشون داده که هر وقت این تخلیط انجام شده نتیجهاش خیلی بد بوده. یک دلیل دیگه هم برایِ من این است که کاملا لازم است که شرایط برایِ نافرمانی مدنی وجود داشته باشه. یعنی اگر کسی خواست ریسک مجازات را بپذیره و نافرمانی کنه بتونه، در حالی که اگه حکومت بتونه بر هر اساسی ناگهانی جریمه را تغییر بده، آن وقت ریسکِ نافرمانی خیلی بالاتر میره.
قبول دارم که مساله نابدیهی است. حکم کلی نمی توانم بدهم ولی دو تا چیز به نظرم می رسه:
اول: این که فوتبال یک بازی است به نظر من مساله را خاص می کنه. به
نظر من قرار دادهای بازی خیلی دل بخواهی اند. کسی هم که وارد بازی می شه تعهد (حتی ضمنی) هم نمی ده که خطا نکنه. مفهوم fair play هم خطا نکردن نیست. به نظر من این فرق داده با مثلا قوانین رانندگی . به نظر من یک راننده دست کم به طور ضمنی
متعهد است که قوانین راهنمایی را رعایت کنه. (البته این هم قطعا استثنا داره.) یا همه ما به طور ضمنی متعهدیم که دروغ نگوییم این طور نیست که
برای دروغ های مختلف جریمه مشخصی وجود داشته باشه و هرکس در
این چارچوب رفتار خودش را تنظیم و بهینه کنه.
دوم هم این که به نظرم نقض قوانین رانندگی اگر به وضوح حق کسی را ضایع نکنه -مثلا
رد شدن از چراغ قرمز وقتی بدیهی است که کسی نیست – با این که نقض قانون است (قانونی که مطلوب است و قصد تغییرش را نداریم) اما غیر اخلاقی نیست.