(نمیدونم با توجه به عنوان باید اخطار بدم یا نه ولی خب اگه حساسید نخونید متن رو)
حاملگی نه ماه بسیار متفاوتیه از دورانهای دیگه زندگی آدم و سختیهای زیادی داره با خودش. با مقایسه کردن این دو تا عکس میشه تا یه حدی فهمید که دلیل بعضی سختیهاش چیه:
– حجم ششها به علت فشار از پایین کوچیک میشوند و نتیجهاش تنگی نفسه. در مورد من چیز عجیب این بود که اولها بیشتر تنگی نفس داشتم. نه تنها وقتی یه کم راه میرفتم حتی وقتی حرف میزدم نفسم کم میومد. البته الان هم هست ولی فکر کنم بدنم مقداری بهش عادت کرده.
– روده و معده هم به همین بلا دچار میشن و تحت فشار خیلی کوچیک میشن. اینه که اوضاع گوارشی حسابی به هم میریزه. البته فقط فشار نیست که باعث این ناراحتیها میشه. تغییرات هرمونی تو این دوران باعث میشه که دریچه بین معده و مری شل میشه و اسید معده برمیگرده توی مری که یکی از بدترین احساسهایی هست که من تا حالا تجریه کرده بودم. احساس سوختن درست سر معده. بدترش اینه که وقتی که خوابیدی بیشتر پیش میاد و همون یه ذره خواب رو به آدم حروم میکنه. برای خود من راهحلهایی که کار میکنه اینه که شب حداقل ۳-۴ ساعت قبل از خواب چیزی نخورم و موقع خواب هم زیر سرم دو تا متکا بگذارم.
– همین فشاری که به روده میاد و هورمونها که باعث میشن فعالیت روده کمتر بشه و همینطور قرصهای کمکی به خصوص آهن باعث یبوست میشه. که اینم با همون راه حلهای معمول میشه بهترش کرد. خوردن میوه و سبزیجات زیاد و کلا چیزایی که فیبر دارن.
– به خاطر فشاری که روی رگها میاد ورم دست و پا که خیلی طبیعیه. البته اگه از مقداری زیادتر بشه نشونه خوبی نیست و حتما باید به دکتر نشون داد. یکی دیگه از عوارض واریسه. که همون ورم کردن یا پاره شدن رگهاست. راه رفتن به مقدار متعادل که باعث گردش بهتر خون بشه خوبه ولی وایسادن مدت طولانی و مخصوصا آویزون بودن پا موقع نشستن اصلا خوب نیست. جورابهای واریس که کنار مج تنگترن و بالاتر آزادتر هستند هم خوبن ولی تو هوای گرم که استفاده ازشون غیر ممکنه.
– یه چیزی که من اصلا قبلا بهش فکر نمیکردم اینه که حتی مقدار کمی بزرگتر شدن شکم چیز سختیه. مخصوصا اثری که روی پشت و کمر داره. به همین خاطر خیلی مهمه که اگه هنوز حامله نیستید و قصدش رو دارید حتما ورزش کنید تا ماهیچههای پشتتون قوی باشه. ورزشهایی برای دوران حاملگی هم هست که خوبه. ولی برای من الان که دیگه به آخرها نزدیک شدم نشستن یه بدبختی عظیم شده. چیزی که برای من کار میکنه نشستن روی صندلیایه که پشتش کاملا صاف نباشه و یه کم به طرف عقب باشه. این یکی رو با تجربه خودم کشف کردم و نمیدونم که واقعا خوبه یا نه ولی برای من خیلی کار میکنه.
– خوابیدن یکی از مشکلات بزرگ این نه ماهه. مخصوصا اگه عادت به خوابیدن روی شکم داشته باشید که دیگه غیر ممکنه. بدتر از اون اینه که دیگه به پشت خوابیدن هم ممنوع میشه. به پشت خوابیدن باعث میشه که وزن بچه روی یکی از رگهای مهمی که خون رو هم به خودتون هم به بچه میرسونه بیفته که خطرناکه. بنابرین فقط دو موقعیت به چپ یا راست خوابیدن میمونه که تازه اونم میگن سعی کنین به چپ بخوابید. بعضیها با گذاشتن متکا بین پاها، پشت یا زیر شکمشون میتونن راحتتر بخوابن. برای من خیلی اینا کار نکرده. همین که هروقت یه موقعیت برام ناراحته بیدار شم و جهت خوابیدنم یا پاهام رو عوض کنم از همه بهتره. این بیدار شدنها یه تمرینی برای بیدار شدنهای بعد از به دنیا اومدن بچه هم هست!
– بیشتر ناراحتیهای کوچیک و بزرگ این دوران هم به علت تغییرات هرمونیه و هیچ کاریش هم نمیشه کرد. حالت تهوع سه ماه اول که مشهورترینشه. این برای بعضیها بیشتر و برای بعضی اصلا وجود نداره. من خوشبختانه به بوها حساس نبودم ولی تمام روز حالم بد بود. چیزی که تا حدی کمک میکرد خوردن چیزای سرد بود. آب یخ، سالاد، سیب. و اینکه نگذارم گشنه بشم اصلا. کنار تخت خوردنی گذاشته بودم که صبح که از خواب پامیشم فوری به چیزی بخورم. دیگه کیپ شدن بینی، خون دماغ شدن، تغییر رنگ پوست و لکهدار شدنش هم که چیزای جزئی هستند.
خب این سختیها خیلی طولانی شد. عوضش دفعه بعد از خوبیها مینویسم.