اولین مسافرت و اولین بسته پستی

– هفته پیش سپهر اولین مسافرتش رو هم رفت. برای اینکه براش شناسنامه و پاسپورت ایرانی بگیریم و هم اینکه مامان و بابا رو قبل از اینکه برگردن یه جایی برده باشیم رفتیم دی.سی. تا مدارکمون رو به خود دفتر تحویل بدیم. یه امیدی هم داشتیم که شاید کارامون رو زودتر راه بندازن. سپهر که بیشتر وقتا تو کالسکه‌اش می‌خوابید. ولی وقتایی که موقع غذاش می‌شد من عزا می‌گرفتم چون هنوز بیرون یا در جمع شیر دادن  برام خیلی سخته و اینکه بتونم بچه رو تو موقعیتی نگه دارم که راحت بخوره و بعد در ضمن یه دست آزاد داشته باشم که یه پارچه‌ای جلوی خودم بگیرم رو مسلط نشده‌ام.  یه چیز جالب این بود که سپهر برای اولین و فعلا آخرین بار اونجا شب ۴  ساعت پشت سر هم خوابید.

به خاطر اینکه من کارت ملی نداشتم همون موقع بهمون پاسپورت‌ها رو ندادن ولی خیلی کمک کردن و کمتر از یک هفته هم همه مدارک رو برامون فرستادن. خلاصه الان پسرمون یک ایرانی تمام عیار شده!

– سپهر اولین بسته پستی که برای خودش فرستاده شده بود رو هم دو سه روز پیش گرفت. از طرف دانشگاه براش یه بسته فرستادن که یه کتاب داستانه و روش نوشته شده تقدیم به جدیدترین ببر کوچولوی پرینستونی! (ببر حیوون دانشگاه پرینستونه).

خود کتاب هم اسمش هست «ببرها کجا هستند؟» که نویسنده‌اش خودش فارغ‌التحصیل پرینستون بوده و کتاب هم راجع به تجربیات یه بچه است که برای گردهمایی فارغ التحصیلان با پدر و مادرش به پرینستون اومده.

8 thoughts on “اولین مسافرت و اولین بسته پستی

  1. Sara

    سلام رویا جان،
    این که نوشتی که شیر دادن توی فضای عمومی برات سخته منو یاد یکی از وبلاگایی که دنبال می‌کنم انداخت که در این مورد نوشته بود و یه راه حل خوبی پیدا کرده بود. ببین:

    http://shop.bebeaulait.com/originals

    وبلاگه هم این بود:
    http://woodturtle.wordpress.com/2010/06/08/breastfeeding-from-behind-the-curtain/

    سپهرتون خیلی خوردنیه :)

    خوش باشی

  2. Atefeh

    Salam roya joon,
    Akhei Che bamaze.man ke delam baraye in babre koochoolooye princetoni koli tang shode.

  3. parivash

    vaay roya az ein postet kheili khosham oomad kheili ghashang bood.be khosoos man adam haei ro didam ke migan ein nini citizen amricast vali gofti ke yek irani hast.

  4. مامان آرین

    سلام رویا خانوم….تازه با وبلاگتون آشنا شدم…نی نی هامون تقریبا هم سن هستند…منم مشکل کم خوابیدن پسملم رو دارم

  5. نورا

    رویا جون میدونم که خیلی وقتت محدود شده نشبت به قبلنا اما واقعا نوشته ها و نظراتت رو دوست میدارم و برام مهمن… پس اگر به بازی وبلاگی که دعوتت کردم لبیک بگی بینهایت خوشحالم میکنی :)

Comments are closed.