بعد از مامان شدن -۱

یه سری از این تغییرات بعد از مادر شدن تو رعایت کردن دستور دکترهاست. قبل از اینکه بچه‌دار بشم فکر می‌کردم که خیلی بدیهیه که من این دستورها رو رعایت کنم. برای کتاب‌های راهنمایی بچه‌داری یه کتاب خیلی خیلی معروف کتاب What to Expect : The First Year هستش. ولی من اینو نگرفتم چون نویسنده‌اش اصلا دکتر نیست. به جای اون کتابی که آکادمی دکترهای اطفال آمریکا منتشر کردن و دکترهای مطبی که الان سپهر رو می‌بریم معرفی کردن رو خوندم (+). ولی بعد از بچه دار شدن می‌بینیم که از بعضی‌هاش کوتاه اومده‌ام.

قبلا  راجع به خوابیدن بچه تو تخت خودمون خیلی قاطع نظرم منفی بود. اصلا می‌ترسیدم که بچه کوچیک رو بگذارم بغل خودم. می‌‌ترسیدم که برم روش. یا می‌گفتم پس خواب خود آدم چی می‌شه و چرا باید آدم زندگی خودش رو فدای بچه کنه.

قدیم‌تر که فکر می‌کردم بچه از اول تو اتاق خودش بخوابه. وقتی فهمیدم که باید دو ساعت یه بار به بچه شیر داد می‌گفتم خب اولاش تختش تو اتاق خودمون باشه. تا دو ماه پیش هم همین کار رو می‌کردیم. ولی دیگه  واقعا خسته شدم از اینکه خودم پاشم هی بچه رو از رو تختش بیارم و باز بگذارم یا اینکه علیرضا رو بیدار کنم که این کار رو بکنه.  یه کم اعتماد به نفسم هم بیشتر شد و کم کم بعضی شبا سپهر رو می‌گذاشتم پیش خودم و علیرضا رو زمین می‌خوابید. رفتنمون به ایران هم مزید بر علت شد و حالا سپهر کاملا پیش خودم می‌خوابه.

چند وقت پیش تو گوگل ریدر این متن رو هم‌خوان کرده بودند اتفاقا اون هم اولین نکته‌اش همینه. تا ببینم تا بزرگ شدن سپهر من چند تا از این موردها رو انجام خواهم داد.

4 thoughts on “بعد از مامان شدن -۱

  1. sabokvazn

    من سر شروین همه این کارهایی که تو با سپهر انجام دادی انجام دادم آخرش شروین را آوردم تو تخت خودم و تا وقتی که شبها کاملا 6-7 ساعت می خوابید بردمش تو تخت خودش…سر لی لی می دونستم که عاقبت چی می شه از اول کاوه را فرستادم تو اتاق شروین و لی لی را آوردم تو تخت خودمون…

  2. A friend

    من از یه مامانی که همین کارو با بچه اش کرده بود شنید که گفت این سختی رو الان تحمل کن که بعدا جدا کردنش از خودت خیلی سخت می شه.

  3. من خودم

    من هم نیل رو جدا می خوابونم . بعضی وقت ها هم پا می ذارم روی قوانین و می ذارمش توی تخت خودم از بس که حال میده ولی کلا هم من و هم امیر خیلی اصرار داریم جدا بخوابه .البته یک تخت کوچیک هم توی اتاق خودمون داره که بعضی شب ها هم اونجا می خوابه . به نظرم هر چی ک.چکتر هستن بهتر می تونن با پدیده جدا خوابیدن کنار بیاین .
    رویا جان مواظب باش که بعدا این پیش خودت خوابیدن گریبانت رو نگیره.

  4. Ng

    مهم‌ترین چیز به نظر من اینه که آدم بدونه به عنوان مادر هیچ قانونی وجود نداره که بخوای بهش گوش بدی و خودت باید پیدا کنی چیزی که برای خودت و بچه‌ات خوبه. من اصلا نتونستم بچه‌ام رو کنارم بخوابونم. می‌رفتم شیر می‌دادم و می‌امدم تو تخت خودم. حتی تو اتاق ما هم نبود. برام راحت‌تر بود. اینکه در آینده ممکنه چی بشه رو به نظر من باید بی‌خیال شد. احساس خوب الان مهمه. هر کس هم بگه مثلا تحقیقات نشون داده بچه‌هایی که از دو ماهگی تو اتاق خودشوت تنها خوابیدن بیشتر ممکنه قاتل بشن من باور نمی‌کنم! چون اگر پیش من می‌خوابید من اصلا نمی‌تونستم بخوابم و همش بیدار بودم و بعد از چند روز عصبی و بداخلاق می‌شدم. واقعا در مورد مادر بودن نباید هیچ قانونی گذاشت. باید لحظه به لحظه ساخت، بر طبق نیاز بچه و احساس خود مادر. الان بچه من تو اتاق ما می‌خوابه. همه هم خوشحالیم. بچه خیلی زود عادت می‌کنه به هر چیزی اگر مادر و پدر مطمئن باشن از تصمیمشون. من در مورد مهد رفتن این تجربه رو داشتم. تا وقتی خودم مطمئن نبودم زمان درستش هست یا نه، بچه خودش رو می‌کشت از بس گریه می‌کرد. بعد که تصمیم جدی گرفتم بچه هم راحت قبول کرد. یا دیدی تو بیمارستان بچه زیر دست پرستارها چه بچه خوبیه موقع شیر خوردن و عوض شدن و اینا و زیر دست ماما تازه کار چه جیغ و دادی راه می‌ندازه! همینه به نظر من. بچه حس می‌کنه مامانش مطمئن نیست از کارش و اون هم می‌ترسه و شلوغ می‌کنه. یه چیز دیگه هم می‌گم و می‌رم به خدا :)))) من خجالت می‌کشم اصلا اینجا نظر بذارم از بس همیشه طولانی می‌شه و نمی‌تونم جلو خودم رو بگیرم و نمی‌دونم اصلا حرف‌هام به درد هم می‌خوره یا نه! اینکه به من گفتن بچه یا از مادر شیر می‌خوره یا شیشه و اگه با شیشه بخوره دیگه از مادر نمی‌خوره. و من خودم تجربه‌ام بود که بچه می‌شه هم با شیشه بخوره و هم از مادر. فقط باید مطمئن بود. بچه من هم از من شیر خورد و هم از شیشه و هیچیش هم نشد و خیلی هم همه راضی و خوشحال بودیم. احساس خوب مادر رو بچه حس می‌کنه، این از همه چیز مهم‌تره به نظر من. و اینکه آدم قوانین خودش رو پیدا کنه
    من دیگه می‌رم تا پنج تا پست بعدی چیزی نمی‌گم، قول! جیره‌ام رو کامل کردم به نظرم :))))

Comments are closed.