این چند روزه همهاش رو پای تلویزیون و اینترنت بودم. وقتی که اعلام شد که مبارک استعفا داده و شادی مردم رو میدیدم نمیشد که حسودی نکنم. نمیشد جلوی این فکر رو بگیرم که چرا ما نتونستیم. ولی بعد دیروز فکر میکردم چرا مصریها تونستند؟ واقعا چه اتفاقی میافته که دیکتاتوری که ۳۰ سال حکومت کرده از ۱۸ روز تظاهرات مردم میترسه؟
آشپزی
آیفون
آیندهنگری
اخلاق
اریگامی
امریکا
اولینها
ایران
بابا
بانک
برکلی
بهتن
بچهداری
تقویم
تلویزیون
تنکسگیوینگ
تولد
جنگ
جیم
حاملگی
خانه
خبر
دنیا
دو سالگی
دوچرخه
دویدن
رانندگی
روزمره
زنان
سال نو
سرگرمی
سفر
سمپاد
سه سالگی
سوال
سیاست
شبکههای اجتماعی
شریف
شعر
شیردادن
طپش قلب
علائق
عکس
غر
فصلها
فوتبال
فیلم
لیست زندگی
لینک
متعلقات
متفرقه
مدرسه
مردم
مهاجرت
موسیقی
مونتسوری
نظر
نوامبر
نوستالژی
نوشتن
نویسنده
نکته
هالووین
هوا
وبلاگ
ورزش
وسایل بچه
ونکوور
پاریس
پروژه ماهانه
پرینستون
پزشکی
پلاک پنج
پنج سالگی
پول
چهار سالگی
کاردستی
کامپیوتر
کتاب
کرنل
کرونا
کریسمس
کلاس اول
کمبریج
یادگیری
یک روز در زندگی
چند نکته و مشاهده:
۱) هجده روز تظاهرات مردم پشت سر هم بود. در ایران چنین اتفاقای نیافتاد.
۲) بافت جمعیتیی تظاهرکنندگان در ایران تفاوتهای زیادی با مصر داشت.
۳) چرا فکر میکنیم دیکتاتور از مردم ترسید؟ چرا روز قبلاش از مردم نترسید و فردایاش ترسید؟ و چرا همهی گروههای مدنی از پیام تعجب کردند؟ مردم در «جریان» نبودند که چه اتفاقای دارد میافتد.
۴) مبارک قدرت را به ارتش واگذار کرد. ارتش در جریان بود.
۵) ارتش مصر رابطهی تنگاتنگای با امریکا دارد.
تحلیلاش با شما. (:
خیلی نکات جامع و مانع بود! حقیقتش اینه که اون روز که اینو نوشتم از طرز گزارشهای تلویزیون و اتفاقهایی که افتاده بود فقط به دو نکته ۴ و ۵ فکر میکردم.
Man fekr ye dalilesh en bud ke dolat mesr be feshare beynonlmelali ahamiyat midad vali dolate Iran na. Tu Iran zadan o koshtan o dastgir kardan, eyne khialeshoonam nabud ke keshvaraye dige chi fekr mikonan.
آره پانی به نظرم خیلی این موثر بود. ولی به نظرم مبارک اون سخنرانی آخر خواست بگه دیگه براش مهم نیست آمریکا و دیگران چی میگن. ولی یهو همه چیز برگشت.
به نکتههای سولوژن اضافه کن حضور رسانه ها را. دولت ایران اولین کاری که کرد بیرون کردن خبرنگارهای خارجی بود در حالی که در مصر الجزیره پوشش کامل داد همه این روزها را. دوم این که ارتش مصر اعلام بی طرفی کرد و خشونت اصلن قابل مقایسه با ایران نبود.
موافقم. حالا این که ارتش چرا این کار رو کرد و چی شده بود که ارتش دیگه به مبارک نزدیک نبود اینه که سوال منه.
I agree with a lot of the points listed on the first comment.
Also, I think comparing this with Iran in 2009 is just… not a fair comparison. It’s apples and oranges. The way I think about it, Egypt just caught up with where Iran was in 1979. The nature of the revolution resonates a lot more closely with Iran 30 years ago, not two years ago.
The connotation I hear about Mubarak stepping down is one of “declaring victory”. And, I am trying really hard not to be a cynic here, but Egypt’s going through a super-sensitive time right now, and will be for years and years to come. Though, they do have the added benefit of US being wise enough to pull a Saddam on Egypt. Or at the very least I genuinely hope so.
Give Egypt another 30 years and then compare it to the now Iran.
موافقم. مخصوصا الان منتظرم که ارتش چیکار میکنه تا بفهمم این واقعا یه انقلاب بود یا یه کودتا.
شما تو اون مدت شلوغیا و تظاهرات ایران نبودیدن. اگه می بودین و فقط یک دفعه در یک تظاهرات شرکت می کردید می فهمیدن که ایران رو نباید با مصر مقایسه کرد باید با فلسطین مقایسه کرد. ما الآن یک هفته است که اینرنت هامون تقریبا قطع بخاطر 25 بهمن. دیگه بماند که اون موقع بیشتر از یک ماه همه چیز قطع بود. بماند که اخباری که شما دقیقه به دقیقه دنبال می کنی در مورد مصر و اون موقع مگه می تونستی از ایران جز عکس و فیلم های خود مردم چیز دیگه ای رو ببینی و دنبال کنی. تورو خدا جز اون دسته نباشی که اون ور نشستی و می گی لنگش کن. اینا همه چیز دستشون هم قدرت هم زور و ما دست خالی. تو انقلاب مصر ارتش طرف دولت نبود. یا اگرم بود (من نمی دونم) مثل اینجا نبود که بگیرن مردم و بزنن و بکشن. به نظر من مقایسه اتون اشتباس.
ای بابا مگه من از کسی ایراد گرفتم؟ گفتم مردم کم کاری کردن؟ به کسی گفتم لنگش کن؟ اتفاقا درست حرفم برعکس این بود.
کم کم جنبش داره رسما میمیره.