چند وقت پیش که هوا خوب شده بود رفته بودیم مرکز شهر قدم بزنیم. جلوی کتابخونه عمومی شهر یه محوطهای داره برای نشستن، اونجا نشسته بودیم. یه نفر به نظرم آشنا اومد. نگاه که کردم دیدم یکی بود که تو گروهی که برای کمک به شیردادن* بود میاومد. اون موقع که اومده بود اونجا بچهاش اصلا شیر نمیخورد و همهاش گریه میکرد. خودش انقدر معلوم بود درد داره و خسته است و بیچاره که با اینکه دیرتر از همه اومد خانوم مشاور اول از همه رفت به اون کمک کنه. ولی حالا شاد و شنگول و تر و تمیز، بچهاش توی کالسکه آروم نشسته بود و دو تایی داشتند قدم میزدند. نمیدونم که هنوز شیر خودش رو میداد یا کلا پشیمون شده بود ولی با توجه به تجربه خودم و خیلیهای دیگه یاد این سری ویدیوهای «اوضاع بهتر میشه»** افتادم. گفتم کاش راجع به شیر دادن و به طور کلی بچهداری هم همچین پروژهای راه میافتاد. اون هفتههای اول که همهاش درد داشتم شاید باورم نمیشد که یه روزی انقدر همه چی خوب و آسون بشه. اینا رو قبلش هیچ کس به خودم نگفته بود و هیچجا نخونده بودم گفتم حداقل یه بار خودم اینجا بنویسم.
وقتی توی بیمارستان بودم اکثر پرستارها و مشاورهای شیردهی میگفتن که نه شیردادن نباید درد باشه و حتما داری یه کاری رو اشتباه انجام میدی. فقط یکی از دکترهای زنان بود که بهم گفت فقط باید صبر کنی. گفت من خودم دو ماه بیچاره بودم ولی بعد همه چی مثل آب خوردن شد. نمیدونم چرا این مشاورها و دکترها با گفتن اینکه حتما داری یه کاری رو غلط انجام میدی این حس بد رو به آدمها منتقل میکنن. اگه من بخوام همچین ویدیویی درست کنم میگم که حتما قبل از به دنیا اومدن بچه سعی کنین راجع به شیر دادن هم مطالعه کنین. تو یوتیوب breastfeeding رو سرچ کنید و ویدیوهای آموزشی رو ببینین (مشاوری که من پیشش میرفتم سایت دکتر نیومن رو خیلی توصیه میکرد). اگه روزهای اول شیر نداشتین فکر نکنین که جزو دستهای هستید که شیر ندارند. تا جایی که من خوندهام مگر تو موارد خیلی خیلی خاص (مثلا کسی که عملی رو سینههاش کرده) همه میتونن خودشون شیر بدن. اگه درد داشتید حتما برید دکتر که چک کنه عفونتی خودتون یا دهن بچه نداشته باشه. اگه مشاورهایی برای کمک دور و برتون هست یا گروههای حمایتی هست برین پیششون. ولی در نهایت صبر کنید و همه چی بهتر میشه.
البته اینو بگم که من اصلا طرفدار اینکه دردی که از توانمون خارجه رو تحمل کنیم که حالا بچه شیر خشک نخوره نیستم. من خودم شیر خشک خوردم و چیزیم هم نشده! فقط فکر میکنم خوبه که آدم واقعیت رو بدونه و بعد تصمیم بگیره. خودم از اینکه صبر کردم راضیم. وقتی سپهر با علاقه خیلی زیاد شیر میخوره و آرومش میکنه احساس خوبی دارم و مهمتر از همه وقتی که هربار که بیرون میریم یا مثلا تو هواپیما یا تو مسافرتهای چند روزه نمیخواد نگران شیشه شیر و آب تمیز و … باشم و میدونم که تو هر شرایطی حداقل گشنه نمیمونه خیلی خیالم راحت میشه.
* فکر کنم اینجا نگفتم که چون درد داشتم بعد از شیردادن دکتر بهم گفت که برم پیش مشاور شیردهی. به مشاور که زنگ زدم گفت میتونم بیام خونهات ببینمت ولی توصیه میکنم بیای جلسههامون. که چند جلسه رفتم و با اینکه به طور فیزیکی کمکی نکرد ولی از لحاظ روحی خوب بود. اصلا تو اسمش (breastfeeding support group) هم بود که برای اینه که دور هم جمع بشی و همدیگه رو حمایت کنی. اینی که من میرفتم از طرف بیمارستان بود و مجانی بود. میدونم که تو خیلی شهرهای دنیا La Leche League هست و جلسه دارن. عضویت اینا پولیه ولی خیلی مقدارش کمه معمولا (مثلا برای شهر ما سالی ۴۰ دلاره). ولی خیلیها که مشکلی هم ندارن این جلسهها رو میرن که با مامانهای دیگه معاشرت کنن.
** بعد از اینکه چندتا جوون و نوجوون همجنسگرا خودشون رو کشتند یه نفر این ایده رو داد و خیلی طرفدار پیدا کرد که دیگرانی که در وضعیت مشابهی بودهاند در نوجوانی ولی حالا بزرگ شدهاند و زندهاند و خوشحال ویدیوهایی درست کنن و بگند که اوضاع بهتر میشه. زنده بمونید و صبر کنید تا خوبیها و خوشیهای زندگی رو هم تجربه کنید. خیلیها که حتی همجنسگرا نبودن (مثل اوباما و جو بایدن) و خیلی از موسسهها (مثل گوگل و اپل) هم این ویدیو رو درست کردند. لیستشون رو میتونید اینجا ببینید.